نامه ای به آقا مصطفی (2) / حنظله هدایتی




هفت ماه گذشت...
چقدر زود دیر می شود...
برادر این دل نوشته نیست عین منطق است. انگار همین دیروز بود که با خنده هایت می خندیدم؛ خلاصه، بی دروغ و کلک دلتنگت شده ام این روزها و نمیدانم چه کار باید بکنم که ببینمت...
هفت ماه گذشت...
بعضی از این روزها یک عمر می گذرد، شاید اگر بودی قابل تحمل تر بود! هنوز هم که هنوز است گیجم که چرا این طور شد. قدیم ترها وقتی کیهان و برادرانش تهمت می زدند و شما جوابشان را می دادی خوشحال بودم که در کشوری زندگی میکنم که حداقل، حداقل ها در آن رعایت می شود، اما حالا هنوزدر حیرتم .
یاد آن روزی افتادم که در تالار 17 شهریور دانشگاه تربیت معلم بادامچیان می گفت: "همین که آقای تاج زاده دراین جا صحبت می کند نشانه آزادی است"
اما راستی چرا این طور شد؟
چرا در مملکتی که با همه کاستی ها اما سرافراز با یاد ونام امام دربرابر قدرت های استعمارگر ایستاده بود و می خواست با مدل بومی حکومتیش در دنیا نمونه باشد و همیشه پیرو آزادی و عدالت، این روزها افراد که هیچ، افکار را هم به جرم ابراز وجود دربند کرده تازه آن هم با نام دینی که شهره عطوفت و رحمانیت است.
هنوز هم که هنوز است برادر جان دوست دارم این هفت ماه خواب باشد، دوست دارم به روز قبل از انتخابات برگردم و دوباره صورت همیشه خندانت را ببینم شاید بشود فکر دیگری کرد برای کشورمان!
بعضی از این روزهای هفت ماه ناامید و خسته از بی مروتی ها به این فکر می کردم مگر دنیای سیاست چقدر ارزش دارد؟ تا چه زمانی در شرایط سیاسی نابرابر این چنینی می شود مقاومت کرد؟و....
اما وقتی به یاد تو می افتادم و صحبت هایت انگار دوباره جان می گرفتم...
برادر تو اکنون پشت میله های زندانی و من در زندان نا امیدی این روزها را سپری می کنم نه نا امید به سرنوشت خودم و تو! این بار نا امید از سرنوشت جمهوری اسلامی ام!
جمهوری اسلامی ...چه زیبا... انگار این دو واژه را از ازل برای هم ساخته اند...
جمهوریت...مردم...دموکراسی...آزادی...
اسلامیت....خدا...اخلاق...رحمانیت....
سوال های نسل من زیادند، برادر!
جمهوری اسلامی واقعی کجاست؟جمهوریت کجاست؟اسلامیت کجاست؟ کجاست یاد و نام آن امام خوبی ها؟ کجاست آرزوهای مردم؟ کجاست میزان رای ملت است؟ کجاست حق نسل من؟ کجاست اعتدال؟ کجاست وحدت؟ دشمن کیست؟ فتنه چیست؟و....
برادر دلم لک زده برای آن جواب های پر امیدت...
منتظر جواب هایت می مانم و می دانم که باز هم" اسلام را تقویت می کنی"


برادر کوچکت
حنظله
1/11/88

0 comments:

ارسال یک نظر