خبر دستگیری قهرمان زندگی مان خبری بود که فکر می کردم زندگی، رویاها و حتی آرمان هایم را چون خاکستری بر باد خواهد داد. آن زمان که این گونه تصور می کردم هنوز نفهمیده بودم این شعله ای که عمریست گرمابخش وجودم است از کجا تامین می شود. شاید نمی دانستم که قهرمان زندگی ام پشت گرمی ای به وسعت وجود تو دارد. آن روز که خبر یورش عده ای به خانه مان را شنیدم، با دستانی لرزان شماره ی تو را گرفتم. ایمان در طنین صدایت موج می زد وقتی که با وقار همیشگی ات گفتی : "آرام باش فاطمه جان احتمالا بابا هم دستگیر شده" جمله ای را که حتی از فکر کردن به آن وحشت داشتم چنان با طمانینه گفتی که گویی طوفانی در درونم فروکش کرد. گیج بودم. نمی دانستم گام بعدی چیست و اکنون چه باید کرد! گفتی :" معلوم است باید زندگی کرد. باید ادامه داد." شاید آن لحظه پیش خود فکر می کردم که تمام این ها حرف است، اما یکدانه مادر راست قامتم ! تو به ملتی ثابت کردی که ادامه دادن یعنی چه!
اولین تماس بابا بعد 45 روز را به خاطر دارم. سیل اشکی که از چشمان من و ساجده جاری بود باعث شد نتوانیم با او صحبت کنیم. در آن گفتگو این تو بودی که با صدایی بی لرزش با همان صلابت صدای بابا که ما می شنیدیم، با او حرف زدی. گفتی که به او ایمان داری. گفتی که همه چیز خوب است. ما زندگیمان را داریم تو هم در راهی که گام گذارده ای حرکت کن بی شک، بی نگرانی از ما و مردمت. گفتی به خاطر ما زیر بار کاری که نکرده ای نرو. گفتی که حتی نمی گذاری آب در دل ام الشهیدین تکان بخورد.
روزهایی را با هم پشت سر گذاشتیم که شاید هیچ گاه در خواب هم نمی دیدیم و عجبا که در تمام لحظات این 9 ماه آنی جای خالی بابا برایمان غیر قابل تحمل نشد. روزی به این نیندیشیدیم که خسته شدیم و کاش بابا زودتر بیاید، که تو بهترین جایگزین بودی برای ستون خانه مان که این روزها در اوین زمان می گذراند.
و این روزها که وعده ی آزادی بابا دقایقی دلمان را لرزاند، تو ایستادی و محکم خواسته ی بابا را اجرا کردی و نخواستی وثیقه قرض کنی و بابا را نسیه از بند برهانی. لحظه ای دست و دلت نلرزید و کوچه ی باورمان را چراغانی کردی که آزادگی بابا رود خروشانی ست که شوره زارهای میان راهش را خواهد شست. یاد آوریمان کردی که مرداب سالهاست آرام گرفته و تنها زیباییش را به تماشا می نشینند، پدر من قرار نبود بی موج و آرام، سختی زندان را تحمل نکند و به هر قیمتی آزاد شود. مرد تو به پشتوانه ی حضورت این سوی دیوارهای خاکستری، مردانه ایستاد و حتی نخواست دعای تحویل سال را کنار خانواده باشد نکند تاریک اندیشان گمان خطا ببرند تو یا او بریده اید. من و ساجده به احترام استقامتتان سر خم می کنیم و همچنان مقتدای راهمان خواهید بود تا سرزمین نورو آزادی.
ادامه مطلب ...
چقدر زود دیر می شود...
برادر این دل نوشته نیست عین منطق است. انگار همین دیروز بود که با خنده هایت می خندیدم؛ خلاصه، بی دروغ و کلک دلتنگت شده ام این روزها و نمیدانم چه کار باید بکنم که ببینمت...
هفت ماه گذشت...
بعضی از این روزها یک عمر می گذرد، شاید اگر بودی قابل تحمل تر بود! هنوز هم که هنوز است گیجم که چرا این طور شد. قدیم ترها وقتی کیهان و برادرانش تهمت می زدند و شما جوابشان را می دادی خوشحال بودم که در کشوری زندگی میکنم که حداقل، حداقل ها در آن رعایت می شود، اما حالا هنوزدر حیرتم .
یاد آن روزی افتادم که در تالار 17 شهریور دانشگاه تربیت معلم بادامچیان می گفت: "همین که آقای تاج زاده دراین جا صحبت می کند نشانه آزادی است"
اما راستی چرا این طور شد؟
چرا در مملکتی که با همه کاستی ها اما سرافراز با یاد ونام امام دربرابر قدرت های استعمارگر ایستاده بود و می خواست با مدل بومی حکومتیش در دنیا نمونه باشد و همیشه پیرو آزادی و عدالت، این روزها افراد که هیچ، افکار را هم به جرم ابراز وجود دربند کرده تازه آن هم با نام دینی که شهره عطوفت و رحمانیت است.
هنوز هم که هنوز است برادر جان دوست دارم این هفت ماه خواب باشد، دوست دارم به روز قبل از انتخابات برگردم و دوباره صورت همیشه خندانت را ببینم شاید بشود فکر دیگری کرد برای کشورمان!
بعضی از این روزهای هفت ماه ناامید و خسته از بی مروتی ها به این فکر می کردم مگر دنیای سیاست چقدر ارزش دارد؟ تا چه زمانی در شرایط سیاسی نابرابر این چنینی می شود مقاومت کرد؟و....
اما وقتی به یاد تو می افتادم و صحبت هایت انگار دوباره جان می گرفتم...
برادر تو اکنون پشت میله های زندانی و من در زندان نا امیدی این روزها را سپری می کنم نه نا امید به سرنوشت خودم و تو! این بار نا امید از سرنوشت جمهوری اسلامی ام!
جمهوری اسلامی ...چه زیبا... انگار این دو واژه را از ازل برای هم ساخته اند...
جمهوریت...مردم...دموکراسی...آزادی...
اسلامیت....خدا...اخلاق...رحمانیت....
سوال های نسل من زیادند، برادر!
جمهوری اسلامی واقعی کجاست؟جمهوریت کجاست؟اسلامیت کجاست؟ کجاست یاد و نام آن امام خوبی ها؟ کجاست آرزوهای مردم؟ کجاست میزان رای ملت است؟ کجاست حق نسل من؟ کجاست اعتدال؟ کجاست وحدت؟ دشمن کیست؟ فتنه چیست؟و....
برادر دلم لک زده برای آن جواب های پر امیدت...
منتظر جواب هایت می مانم و می دانم که باز هم" اسلام را تقویت می کنی"
برادر کوچکت
حنظله
1/11/88
ادامه مطلب ...
تاجزاده در قفس ماند تا بگوید آزادی بیرون این قفس نیز وجود ندارد. مصطفی تاجزاده از خود دفاع نکرد تا شریک جرم تمسخر قضای اسلامی نباشد. در محکمه ای که تنها چیزی که معنا ندارد عدالت است. دادگاهی که برای اتهام زدن علنی ولی برای دفاع متهم از خود غیر علنی برگزار می شود.
در میان همه خواسته های مطرح شده از سوی رهبران جنبش سبز، این خواسته یعنی جای «استقلال قوه قضاییه و سیاسی برخورد نکردن آن در مقوله عدالت» خالی بود که امروز تاجزاده سبز اندیش آنرا مطرح کرد.
این رفتار تاجزاده دو پیام مهم به همراه داشت. اول آنکه با این رفتار او نشان داد که همچنان بر اصلاحات همچون گذشته تاکید دارد و همانگونه که پیش از این جریانات نیز به بهانه های مختلف گفت و نوشت «تا وقتی که آیت الله احمد جنتی در دادگاه به شکایت تاجزاده پاسخ ندهد در هیچ دادگاهی از خود دفاع نخواهد کرد». این نشان می دهد که اوضاع سیاسی جدید و بحرانهای اخیر باعث نشده که مصطفی تاجزاده از اصلاحات اندکی عدول یا عبور نماید. زندان و فشار سیاسی او را تند و آوانگارد نکرده و از طرفی برای رهایی از بند اصول خود را زیر پا نمی گذارد.
دومین پیام این حرکت که مستقیما متوجه حاکیمت است این است که باید از میان راهکارهای موجود گزینه ای را که قبلا بکار نبسته بکار گیرد و یکی از کیسه ذخایر سرکوب خود را برای کنترل بحران جدید خرج نماید. اگر نگاهی به روش های حکومت برای کنترل بحران زندانیان سیاسی بیاندازیم به روشنی متوجه هزینه جدیدی که باید پرداخت کنند می شویم.
در موارد قبلی، عده ای از فعالان بعد از محاکمه در دادگاه بدوی به حبس های سنگین متهم شدند. از این دسته تعدادی در حالیکه شمشیرها داموکلس رجعت مجدد به زندان بالای سرشان است با وثیقه های چند صد میلیون تومانی آزاد شدند. این عده معمولا پس از خروج از زندان به حاشیه می روند و حکومت با اهداء آزادی به ایشان هزینه زندانی بودنشان را دیگر پرداخت نمی کند و به خواسته خود که همان سکوت ایشان (هرچند موقت) است نیز می رسد. در این میان یکی بهزاد نبوی می شود و این دور را بهم می زند پس حکومت دوباره کلی هزینه می کند تا او را به زندان بازگرداند تا چاره ای نو بیاندیشد. چاره نو همان روشی جدید است که باید هزینه کند. از یاد نبریم که بودن این همه فعال سیاسی در زندان خود نشانگر بحرانی بودن شرایط حکومت است و این خود هزینه ای ثابت دارد که حکومت روز به روز می پردازد. با آزاد کردن یک زندانی و سکوت او هزینه روزانه برای حکومت کم می شود. در مورد بهزاد نبوی هزینه ای که حاکمیت از بیرون بودن ایشان پرداخت می کرد بیشتر از زندانی بودنش است ولی باز هم نه در بلند مدت.
اکنون تاجزاده سوال جدیدی را روبروی حاکمیت گذاشته که نیاز به یک راهکار جدید و هزینه ای تازه دارد. مصطفی تاجزاده را پس از دفاع نکردن از خود در دادگاه نمی توان با هیچیک از روش های قبلی و با همان هزینه ها محاکمه کرد (حتی حکم سنگین و آزاد نکردن تا دادگاه تجدید نظر نیز که برای افرادی چون احمد زید آبادی نیز به کار بسته اند دیگر بسنده نمی کند). زندانی هزینه بیشتری پرداخت می کند و منطقا حکومت نیز هزینه بسیار گزافتری پرداخت خواهد کرد و این حاکمیت را یک قدم به رویارویی با بحران سرکوب نزدیکتر می کند. آنروز که کفگیر سرکوب ها و روش های کنترلی (چه در زندان و چه بیرون آن) به ته دیگش بخورد چه؟
برای تاجزاده و تمامی عزیزانی که در راه آزادی و عدالت هزینه پرداخت می کنند از درگاه خداوند استقامت مستدعی هستیم و بدانند مردم ایران این از خودگذشتگی ایشان را فراموش نخواهد کرد.
ادامه مطلب ...
در این شب ها دیدن برنامه کذایی 20:30 بیش از گذشته دل هر دوستدار انقلاب و امام را به درد می آورد، ریختن قبح توهین به یکی از نمادهای پر افتخار تاریخ ایران و تکرار چند باره آن براساس داستانی که می توان گفت از قبل تعیین شده است نشان می دهد که اقتدارگرایان برای حذف رقیب حتی حاضر هستند از بنیان گذار کبیر انقلاب نیز هزینه کنند تا شاید خود را از ورطه سقوط نجات دهند. آنان فکر می کنند با این سناریوی سخیف می تواند نشان دهند که جنبش سبز که خود آمده تا آرمان های امام را زنده کند، ضد امام و انقلاب است. هر چند سخن گفتن از این موضوع که جنبش سبز برخواسته است تا آرمان های امام و شهدا را که در دست عده ای بی ریشه افتاده زنده کند، تکراری است. اما با درست کردن این داستان جدید توسط اقتدارگرایان لازم است بار دیگر جنبش سبز فریاد زند که این ما هستیم که صاحب انقلابیم، امام افتخار ماست و ما به او افتخار می کنیم وتمامی سعی خود را برای زنده کردن افکار پاک و سبز او به كار مي بريم. به او افتخار می کنم چرا که می بینم بعد از 31 سال از انقلاب اسلامی، مردم به خاطر بزرگی و حرمت او است که نظام سلاخی شده در دست ماکیاول های نسخه ایرانی، را دوست دارند و دوست دارند در راه اصلاح یادگار آن امام صادق قدم بردارند نه ریشه کن کردنش.
به او افتخار می کنیم چون ساده بود و بی ریا،حامی حق و همیشه حق را با مردم می دانست. به او افتخار می کنیم چون راهبری بود به معنای واقعی، تکیه گاهی بود که تمامی گروه ها و جناح ها حرف او را فصل الخطاب می دانستند نه به خاطر منشاء آسمانی داشتن، بلکه به خاطر از مردم بودن و احترام گذاشتن به حقوق مردم.
به او افتخار می کنیم چون در عمل دیدیم که تکرار نشد.
امروز می بینیم که متحجران یکه تاز برای بزرگ جلوه دادن خود، دست به دامان افتخار تاریخمان و نام او می شوند تا شاید آبروی برباد رفته خویش را زنده کنند. حق دارند و البته انگشت به جای درستی نیز نهاده اند چرا که قدرت پرستان می دانند مردم ایران هنوز آن پیر سفر کرده را به عنوان رهبری جاودانه در تاریخشان می شناسند. آن ها نیک می دانند، امام غیرقابل تکراربود به همین خاطر است دست به ساختن این چنین داستان ترديدانگيز می زنند، تا بلکه به قول خود با این سناریو کار فتنه گران را تمام کنند. طنز تاریخی قضیه در این نکته نهفته است که آقایان انگشت اتهام را به سوی افراد و جریانی گرفته اند که تمامی موجودیت و ماهیت خود را از امام دارد و به قول معروف این وصله ها به آن ها نمی چسبد. اما قسمت ابتر سناریوی اقتدارگرايان این است که نمی دانند و شاید هم خود را به ندانستن زده اند كه علت پشتیبانی مردم از کسانی که امروز حقوق مردم را فریاد می زنند، فقط به خاطر زنده نگه داشتن شعارهای امام از سوی آنان است. آقایان فکر می کنند می توانند با انحصاری کردن حق دفاع از امام و استفاده از نام و یاد او به خواسته های شیطانی خود برسند اما فراموش کرده اند که مردم این روزها با وجود تبلیغات شبانه روزی و یک طرفه رسانه "ملی نما" به خوبی حق را تشخیص می دهند.
مستی زدگان قدرت بی شک پاسخ مکرشان را خواهند دید و در روزهای آینده خواهند فهمید سناریوی جدیدشان همچون دیگر شعبده بازیهایشان پایان می گیرد و باز با مردمی روبرو هستند که نه تنها حقوق از دست رفته شان را فریاد می زنند بلکه این بارنیز اجازه نخواهند داد مستبدان با نام و یاد امامشان بازی کنند تا به اهداف پست خویش برسند.
امروز ما همه سرباز راه امامی هستیم که تمام عمرش را در راه رسیدن به آزادی و استقلال صرف کرد و با بصیرت تمام فریاد خواهیم زد که فریب فتنه گران معلوم الحال را نخواهیم خورد و نمی گذاریم ایران در دام تحجر و استبداد بیافتاد، اسلامش نمایشی و ریاکارانه و در جهت رسیدن به خواسته های نفسانی باشد و از جمهوریت آن هم چیزی نماند و با نام مردمسالاری دینی، دیکتاتوری برپاکنند. ما همانند همان فرزندان ابتدای انقلاب امام هستیم که طومار پادشاهی 2500 ساله را درهم پیچیدند و در جنگ 8 ساله مستکبران عالم را انگشت به دهان گذاشتند و امروز هم همان فرزندان باشرف به جرم حق خواهی در زندان خودکامگی هستند، هستیم و اجازه نخواهیم داد سرمستان قدرت با سوء استفاده از نام او تیشه به ریشه تمامی آرزوهای ملت بزنند و نظامی که با خون دل و زحمت های جوانان ایرانی برپا شده با دست نالایقان دروغگوبرباد رود.
ما هنوز در صحنه هستیم و تا پس گرفتن پرچم و نام اماممان از پای نخواهیم نشست و به داستان سرایان کذاب نشان خواهیم داد که ما هنوز طرفدار امام، انقلاب، اسلام و اصلاحات هستیم.
ادامه مطلب ...
جمعی از متخصصان ، کار آفرينان ، پزشکان ، دبيران ، معلمان ، روحانيان و فعالان اجتماعي ، فرهنگي و هنري كشور و منطقه كردستان نامه ای را به رییس قوه قضاییه نوشته اند و طی آن خواستار پيگيري پرونده عبدالله رمضانزاده و آزادی وی شده اند. متن کامل نامه در ادامه می آید.
باسمه تعالي
رياست محترم قوه قضائيه
حضرت آيت الله آملي لاريجاني
با عرض سلام و تحيت
همان گونه که مستحضريد حدود پنج ماه پيش ، آقاي دکتر عبدالله رمضان زاده استاد دانشگاه تهران و استاندار سابق كردستان ، به همراه شماري ديگر از فعالان سياسي دستگير شد و تاکنون دلايل اين بازداشت به اطلاع افکار عمومي نرسيده است.شايد مردم استان کردستان بيش از ديگر شهروندان کشور در اين خصوص نگران و منتظر آزادي فرزندشان از بند باشند.اين جانبان شماري از متخصصان ، کار آفرينان ، پزشکان ، دبيران ، معلمان ، روحانيان و فعالان اجتماعي ، فرهنگي و هنري كشور و منطقه كردستان ، از جناب عالي تقاضا داريم نظر به خدمات ارزنده ، صادقانه و مثمرثمر آقاي دکتر رمضان زاده به ويژه در ايام استانداري کردستان در حوزه هاي صنعت ، کشاورزي و بهداشت ، دانشگاه ها و... و تلاش شبانه روزي ايشان براي تقويت رابطه مردم اين خطه از ايران اسلامي با حاکميت ، نسبت به پيگيري پرونده مشاراليه و تبديل قرار بازداشت و آزادي ايشان ، دستورات لازم را صادر فرماييد.
با سپاس
1 | خالد | ابراهيمي | فعال اجتماعي |
2 | عطا | احسني | فعال سياسي |
3 | جلال | احمدنژاد | کاسب |
4 | سيد عباس | احمدي | دبير و رئيس سابق اداره آموزش و پرورش شهرستان سروآباد کردستان |
5 | ناجي | احمدي | فعال اجتماعي |
6 | بابک | اردلان | فعال فرهنگي |
7 | محمد کريم | اسدبيگي | فرماندار سابق بانه و فعال فرهنگي |
8 | بهمن | اسدي | هنرمند |
9 | رسول | اصفهاني | فعال فرهنگي |
10 | علي رضا | افشاري | روزنامه نگار |
11 | ابوالفضل | افلاکي | دانشجوي معارف اسلامي دانشگاه آزاد کرج |
12 | سيد اصغر | آقاميرزايي | کشاورز |
13 | آرش | اکبر | دانشجوي مهندسي صنايع دانشگاه آزاد ابهر |
14 | سيد افشين | اميرشاهي | روزنامه نگار |
15 | فرهاد | امين پور | فعال فرهنگي |
16 | منصور | امين نژاد | فعال اقتصادي |
17 | کمال | اميني | شاعر و فعال فرهنگي |
18 | يوسف | باوفا | استاد برق و مکانيک دانشگاه آزاد تهران جنوب |
19 | مهدي | بختي | فعال فرهنگي |
20 | حسين | بخشنده | دبير آموزش و پرورش |
21 | تيرداد | بنکدار | فعال فرهنگي و دانشجوي کارشناسي ارشد علوم سياسي دانشگاه تهران |
22 | ملا احمد | بهرامي |
|
23 | رحمان | بهمنش | نماينده پيشين مجلس شوراي اسلامي |
24 | مهشيد | پارسامنش | پزشک متخصص |
25 | کمال | پاکزاد | عضو شوراي اسلامي شهر بيجار در دوره هاي اول و دوم |
26 | فرزاد | پرکايي | فعال فرهنگي |
27 | احمد | پيرويسي | دبير آموزش و پرورش |
28 | فيض الله | پيري | روزنامه نگار |
29 | محمد علي | توفيقي | پزشك و مدير سابق خدمات درماني استان كردستان |
30 | خالد | توکلي | جامعه شناس |
31 | حامد | توکلي | فعال اجتماعي |
32 | باقر | تيموري | کارشناس ارشد علوم سياسي |
33 | فرشته | تيموري | پزشک متخصص اطفال |
34 | شريفه | جعفري | فعال اجتماعي |
35 | کيوان | جلالي | فعال فرهنگي |
36 | جلال | جلالي زاده | عضو هيات علمي دانشگاه و نماينده اسبق مردم سنندج ، ديواندره و کامياران در مجلس شوراي اسلامي |
37 | فواد | جهاني | فعال فرهنگي |
38 | عمر | جهاني | فعال اجتماعي |
39 | محمد | حاجي حسني | فعال فرهنگي |
40 | فرزاد | حاجي ميرزايي | پژوهشگر |
41 | سيد مسعود | حسيني | نماينده پيشين قروه درمجلس شوراي اسلامي |
42 | مهدي | حسيني | فعال حقوق بشر |
43 | فواد | حسيني | فعال فرهنگي |
44 | محمود | خداجو | فعال فرهنگي |
45 | صلاح الدين | خديو | فعال فرهنگي |
46 | علي | خلج | دانشجوي برق دانشگاه آزاد اسلام شهر |
47 | سردار | خنداني | فعال ورزشي |
48 | کهزاد | دادور | فعال فرهنگي |
49 | کوهسار | دادور | فعال فرهنگي |
50 | حاصل | داسه | نماينده پيشين مردم پيرانشهر در مجلس شوراي اسلامي |
51 | علي | دانشور | دبير آموزش و پرورش |
52 | چنگيز | داوودپور | دبير آموزش و پرورش |
53 | فاروق | داوودپور | مديرکل سابق سازمان آموزش و پرورش استان کردستان |
54 | پيمان | رجبي | دانشجوي حسابداري دانشگاه سمنان |
55 | سامان | رحماني | فعال سياسي |
56 | حشمت | رحمت پناه | فعال سياسي |
57 | احمد | رستم زاده | فعال اقتصادي |
58 | سامان | رستمي | فعال فرهنگي |
59 | برهان | رستمي | فعال سياسي |
60 | قاسم | رستمي | فعال فرهنگي |
61 | مصطفي | رشيدي | فعال اجتماعي |
62 | اقبال | رضايي | خبرنگار |
63 | هاشم | رضايي | فعال اجتماعي |
64 | هيرش | رضايي | فعال سياسي |
65 | عبدالسلام | رفاعي | فعال اجتماعي |
66 | حميد | رفاعي | فعال فرهنگي |
67 | منوچهر | رفاعي | فعال اجتماعي |
68 | توفيق | رفيعي | روزنامه نگار |
69 | عارف | رمضان زاده | بازنشسته |
70 | رضا | رمضان زاده | بازنشسته |
71 | جلال | رنجبري | فعال اقتصادي |
72 | علي رضا | روحاني | روزنامه نگار و فعال فرهنگي |
73 | واحد | روحاني | مهندس کشاورزي و فعال اجتماعي |
74 | مسعود | روحاني | فعال فرهنگي |
75 | علي | زرين | بازرگان |
76 | سيد محمدکرم | زماني | دبير آموزش و پرورش |
77 | اسماعيل | زماني | فعال فرهنگي |
78 | محمدنبي | زنديه | استاد فيزيک دانشگاه آزاد اسلام شهر |
79 | هانا | ساعدي | فعال فرهنگي |
80 | منصور | ساعي | پژوهشگر و مدرس دانشگاه |
81 | محمود | سعيدزاده | فعال فرهنگي |
82 | کيوان | سعيدي |
|
83 | محمد رضا | سعيدي | فوق تخصص قلب و عروق رئيس اسبق دانشگاه علوم پزشکي کرمانشاه |
84 | مسعود | سعيديان | کاسب |
85 | مريم | سلطاني راد | فعال فرهنگي |
86 | جلال | سليمي | فعال اقتصادي |
87 | عبدالله | سهرابي | نماينده پيشين مردم مريوان در مجلس شوراي اسلامي |
88 | مهرداد | سيد عسگري | مدير آموزش و نايب رئيس دبيران شوراياري محلات منطقه 2 تهران |
89 | سيد حسن | سيدزاده | فعال فرهنگي |
90 | شهريار | شافعي | فعال اجتماعي |
91 | معصومه | شاکري | کارشناس رياضي |
92 | سارا | شاه اويسي | فعال فرهنگي |
93 | رضا | شاهمرادي | فعال اجتماعي |
94 | غلام رضا | شاهمرادي | مهندس برق و الکترونيک |
95 | جواد | شاهمرادي | دانشجوي ادبيات عرب دانشگاه کردستان |
96 | زاهد | شاهمرادي | دانشجوي مهندسي صنايع دانشگاه صنعتي اصفهان |
97 | سجاد | شاهمرادي | کارشناس ارشد علوم آزمايشگاهي و فعال دانشجويي دانشگاه تهران |
98 | ابراهيم | شريف پور | فعال سياسي |
99 | آزاد | شريفي | فعال فرهنگي |
100 | وريا | شريفي | فعال فرهنگي |
101 | چيا | شريفي | فعال فرهنگي |
102 | هژير | شريفي | فعال فرهنگي |
103 | عبدالله | شهنواز | دبير آموزش و پرورش |
104 | نزاد | شهيدي | فعال سياسي |
105 | چيمن | شيخ احمدي |
|
106 | توفيق | شيرواني | فعال اجتماعي |
107 | قطب الدين | صادقي | کارگردان تئاتر |
108 | لطيف | صفري | استاد دانشگاه و نماينده پيشين مجلس شوراي اسلامي |
109 | سيد معروف | صمدي | نماينده اسبق مردم سنندج ، ديواندره و کامياران در مجلس شوراي اسلامي |
110 | حميد | صمدي | روزنامه نگار |
111 | باقر | ضيايي | فعال اجتماعي فرهنگي |
112 | صمد | طاهري | فعال فرهنگي |
113 | احسان | طاهري | فعال دانشجويي و فرهنگي |
114 | سامان | عابري | روزنامه نگار |
115 | محمد لطيف | عباس پناه | فعال اجتماعي – فرهنگي |
116 | محمدشريف | عباس پناه | کاسب |
117 | فريدون | عباسي | فعال سياسي |
118 | ابراهيم | عبدالله زاده | فعال فرهنگي |
119 | ماشاءالله | عبدالله زاده | کشاورز |
120 | لقمان | عبداللهي | فعال اجتماعي |
121 | ملاحسين | عبداللهي پور | روحاني |
122 | مهدي | عبدالملکي | دانشجوي برق دانشگاه آزاد اسلام شهر |
123 | ناهيد | عرجوني | شاعر و فعال فرهنگي |
124 | احمد | عزيزي | فعال فرهنگي |
125 | سعدالله | عزيزي | فعال اجتماعي |
126 | ابراهيم | عسگري | فعال سياسي |
127 | محمدرضا | عظيمي | وکيل پايه يک دادگستري |
128 | عزيز | علوي | فعال اجتماعي |
129 | عقاب | علي احمدي | روزنامه نگار |
130 | علي | غفاري | دبير آموزش و پرورش |
131 | کريم | فتاح پور | نماينده پيشين مجلس شوراي اسلامي |
132 | بهنام | فتاحي | فعال فرهنگي |
133 | ابراهيم | فتاحي | فعال اجتماعي |
134 | رزگار | فرجي | پزشک |
135 | حسين | فيروزي | فرماندار سابق سقز |
136 | کوروش | قادري | فعال سياسي |
137 | صديق | قادري | فعال فرهنگي |
138 | سعدي | قادري | فعال اجتماعي |
139 | وريا | قادريان | فعال اجتماعي |
140 | حسن | قاسمي | مدير مالي کارگزاري بورس اوراق بهادار |
141 | محسن | قاسمي شاد | مهندس رايانه و فعال فرهنگي |
142 | محمد جعفر | قائم پناه | معاون اسبق وزارت بهداشت و فوق تخصص چشم پزشکي |
143 | وفا | قريشي | فعال فرهنگي |
144 | محمد اسماعيل | قيداري | فوق تخصص قلب و عروق رئيس اسبق دانشگاه علوم پزشکي کردستان |
145 | حيدر | کاظمي | دبير آموزش و پرورش |
146 | محمد حسين | کاميار | مدير هنرستان فني |
147 | مسعود | کريمي | فعال فرهنگي |
148 | محمدصالح | کريمي پور | فعال اجتماعي |
149 | فرهاد | کريمي پور | فعال اجتماعي |
150 | علي | کمالي | فعال اقتصادي |
151 | بيوک | گشگي | بازاري |
152 | رهگذر | لطفي | فعال سياسي |
153 | شهين | الله مرادي | فعال فرهنگي |
154 | امين | محمدنظامي | کارشناس اقتصادي بخش خصوصي |
155 | رسول | محمدنظامي | دانشجوي مديريت صنعتي دانشگاه تهران، فعال هنري |
156 | حسين | محمدنظامي | دانشجوي کارشناسي ارشد شيمي دانشگاه صنعتي شريف |
157 | سعيد | محمدنظامي | کارشناس حسابداري |
158 | مصطفي | محمدي | نماينده پيشين مجلس شوراي اسلامي |
159 | ابراهيم | محمدي | فعال اجتماعي |
160 | اسماعيل | محمدي | فعال فرهنگي |
161 | نوشين | محمدي | مدير مسئول نشريه نداي جامعه |
162 | کريم | محمودي | فعال اقتصادي |
163 | محمد | مرادحاصلي | دندان پزشك و معاون سابق دانشگاه علوم پزشكي كردستان |
164 | جعفر | مراديان | دبير آموزش و پرورش |
165 | شه مال | مرتضايي | فعال فرهنگي |
166 | مجيد | مسعودي | فعال دانشجويي |
167 | ايوب | مصطفايي | فعال فرهنگي |
168 | بابک | معبدي | فعال اقتصادي |
169 | معصوم علي | معصومي | فوق تخصص جراحي قلب |
170 | اعظم | مقصودي | نماينده پيشين مجلس شوراي اسلامي |
171 | حسين | ملاقديمي | فعال هنري |
172 | حسن | مهاجري | فعال فرهنگي و مدير کل سابق اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامي کردستان |
173 | کيوان | مهرگان | روزنامه نگار |
174 | پژمان | موسوي | روزنامه نگار |
175 | عبدالعزيز | مولودي | فعال فرهنگي |
176 | سيد وحيد | ميرزاده | مدير بخش خصوصي |
177 | حاج سيد محمود | ميرزاده | بازرگان |
178 | گلنار | ميرزايي | فعال فرهنگي |
179 | جمال | نزاري | فعال اجتماعي |
180 | عطا | نصرالله زاده | فعال فرهنگي |
181 | محمود | نظري پور | فعال اجتماعي |
182 | آزاد | نعمت پور | فعال فرهنگي |
183 | فرهاد | نعمت پور | فعال فرهنگي |
184 | حسين | نوري نيا | پژوهشگر |
185 | سيد هاشم | هدايتي | عضو هيات علمي دانشگاه و مديركل سابق ادارات تعاون و صنايع كردستان |
186 | احسان | هوشمند | پژوهشگر |
187 | علي | هوشمند | کارشناس علوم اجتماعي |
188 | خسرو | الهي | مهندس عمران |
189 | کاوه | وفايي | فعال اجتماعي |
190 | حسين | ويس مرادي | فعال فرهنگي |
191 | مرتضي | ويسي | دانشجوي کارشناسي ارشد تاريخ پژوهشکده امام خميني و انقلاب اسلامي |
192 | محمد | يزدان پناه | فعال فرهنگي |
193 | حمزه | يوسفي | فعال اجتماعي |
194 | رمضان | يوسفي | فعال فرهنگي |
195 | منوچهر | يوسفي پور | فعال اجتماعي |
196 | يحيي | يونسي | فعال اجتماعي |
197 | بهرام | نصرالهی زاده | پژوهشگر |
ادامه مطلب ...