بدين ترتيب به جاي آنچه انتظار داشتيم شاهد دادگاه نمايشي ديروز و كيفرخواست مضحك آن بوديم كه از ابتدايي ترين مواد قانوني تهي بود. دادگاهي كه نشان دهندة درماندگي كامل آمران و مجريان آن بود. كيفرخواست ارائه شده به هيچ وجه شباهتي به يك متن حقوقي نداشت و سرشار از اشتباهات فاحش قانوني و اطلاعات نادرست بود. عدم اطلاع و حضور وكلا در دادگاه و نيز عدم ملاقات وكلا با موكلين از آغاز دستگيري تا روز دادگاه، عدم تفهيم اتهام، بازجويي هاي طولاني مدت كه به گفته برخي از متهمان هنوز هم ادامه دارد، نگهداري متهمان در سلول انفرادي (كه به اعتراف مسئولان جمهوري اسلامي از مصاديق بارز شكنجه است)، استفاده از انواع شكنجه هاي روحي، عدم ملاقات با خانواده و ... همه و همه نشان دهنده غيرقانوني بودن دادگاه فرمايشي ديروز بود. از سوي ديگر متهماني كه مدتها در شرايط خاص نگهداري شده بودند وادار به اظهار مطالب ديكته شده به آنان تحت عنوان اقرار و اعتراف شدند، اعتراف و اقراري كه كوچكترين اعتبار و جايگاه قانوني اي نزد مردم فهيم ايران ندارد. به راستي آيا اين جمهوري اسلامي نبود كه در دادگاه ديروز محاكمه شد؟ بيدادگاه ديروز، رنگي بود كه مي خواستند ننگي عريان را به كمك آن بپوشانند و بر جنايتي بزرگ سرپوش بگذارند.
ما خانواده هاي زندانيان سياسي معتقديم تمام اين نمايش، كه بر پاية سناريويي از پيش طراحي شده به صحنه برده شد، براي تحت الشعاع قرار دادن جناياتي كه در يك ماهه گذشته بر سر جوانان و مردم اين مرز و بوم آمد و نيز غافل شدن از حقي كه عده زيادي از مردم معترض معتقدند در انتخابات رياست جمهوري از آنان نقض شده، بود.
بار ديگر به مسئولان هشدار مي دهيم تا هنوز در دل مردم و علاقه مندان به انقلاب كورسويي از اميد به اجراي عدالت وجود دارد، از آن استفاده كنند و بيش از اين ميان خود و مردم ايران فاصله نياندازند كه انّ ربك لبالمرصاد.
جمعي از خانوادگان زندانيان سياسي
11/5/88
ادامه مطلب ...
“لا یاس من روح الله الا قوم الکافرین”
ملت آزاده ایران، مردم شریفی که انتخابات ریاست جمهوری دهم را به امید تغییر سازنده و نجات کشور رقم زدید و فعالان سیاسی-اجتماعی و فرهنگی که از بذل هیچ کوششی برای اصلاح روند نابجای اداره کشور دریغ نکردید
همانگونه که پیش بینی می شد سناریوی اصحاب اقتدار در ادامه سناریوی کودتای مخملین، این بار فرزندان شما و انقلاب سرافراز 57 را به شهادت آورد تا از قول آنان به مردم ایران بقبولاند که حوادث پیش و پس از انتخابات 22 خرداد 88، برنامه ریزی برای کودتای مخملین و براندازی نظام جمهوری اسلامی بود. غافل از اینکه این سناریو به قدری فریب کارانه و البته گستاخانه است که هر ذهن آگاه و مخاطب بیداری را با سئوال های محتملی رو به رو می سازد که:
چرا تمام آنچه به عنوان اتهامات دادستان مطرح می شود، کپی برابر اصل اتهاماتی است که پیش از این روزنامه کیهان بارها و بارها مطرح کرده بود؟
چرا آنچه که به عنوان اعترافات دستگیرشدگان پیش از این انتشار یافته بود در روزنامه "جوان" منتشر شده بود و مگر گردانندگان این روزنامه چه سر و سری با بازجویان و اعتراف گیرندگان داشتند که از درون اتاق بازجویی به اصطلاح اعترافات بازجویان را منتشر می کردند؟
چرا در جریان محاکمه دادگاه این تنها خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، است که به انتشار خبر می پردازد؟
چرا در مصاحبه مطبوعاتی بازداشت شدگان تنها از رسانه های وابسته به جناح راست – فارس، ایرنا، مهر، ایسنا- دعوت می شود و واحد مرکزی خبر که وابستگی آن به جناح اقتدارگرا از روز روشن تر است اجازه حضور می یابند؟
این سئوالات و هزاران سئوال پرسش بی پاسخ دیگر به خوبی بیانگر آن است که آنچه تحت عنوان اعترافات دستگیرشدگان به اشکال مختلف از قبیل – پخش اعتراف، دادگاه و مصاحبه مطبوعاتی – مطرح می شود برنامه ریزی جریانی است که با کودتای مخلملین قصد براندازی نظام جمهوری اسلامی را دارد و در این بین بی شرمانه از بهترین فرزندان نظام و انقلاب قربانی می گیرد. در این سناریو هم متاسفانه قوه قضائیه که باید ملجا مردم و پناهگاه آسیب دیدگان در مقابل زورگویان و مستکبران باشد، خود مجری برنامه ای است که طراحان آن دیگران هستند و از قوه قضائیه کشور خرج می کنند. ما دستگاه قضایی را صرفا مجری کوچک پروزه ای می دانیم که در حال اجراست و معتقدیم مدیریت و طراحی این سناریوی بی فرجام از جایی فراتر سازماندهی شده و هدف آن پالایش نظام از نیروهای ریشه دار و هویت بخش آن است.
ستاد ملی جوانان حامی خاتمی و موسوی (ستاد 88) به قوه قضائیه و رئیس آن که تصمیم گرفته است به جای آنکه حر باشد و به حسین بپیوندد، در آرزوی چرب و شیرین دنیا، زندگی عمرسعد را انتخاب کند، انذار می دهد که هنوز برای باطل کردن سناریوی اصحاب اقتدار دیر نشده است و او می تواند در آخرین روزهای ریاستش، آزادمردانه راهی را انتخاب کند که راه جهنم را به بهشت تبدیل نماید. ستاد 88 همچنین به اقتدارگرایانی که اینگونه بر انقلاب 57 تاخته اند هشدار می دهد هرچند تلاش دارند با زندانی کردن و اعتراف گیری از فرزندان انقلاب، تمام آرمانهای بهمن 57 و نظام برآمده از آن را به تاراج برند و بر ایران عزیز آن کنند که مغولان با وطنمان کردند، اما بدانند ما، همانگونه که مهندس بارزگان در زندان شاه گفته بود، از آخرین گروه هایی هستیم که با لباس قانون به سراغ شما آمده ایم. آنانکه پس از ما به هماوردی شماها خواهند آمد دیگر از فلان بند قانون اساسی و بهمان بخشنامه حقوق شهروندی با شماها سخن نخواهند گفت و سرنوشتی برایتان رقم می زنند صدها مرتبه دردناک تر از دژخیمان رژیم پهلوی و بازجویان سرسپرده درباری.
سخن آخر ما هم با کسانی است که هر روز و هر مرتبه، از رای 40 میلیونی مردم به نظام جمهوری اسلامی می گویند و مدعی هم می شوند که حاضرند دست تک تک آفرینندگان این حماسه را ببوسند. به شماها یادآور می شویم که ما هم جزو همان تک تک رای دهندگان 40 میلیونی هستیم، بازداشت شدگان ما هم جزو همان 40 میلیون هستند و تمام آنچه که ما پیش از این انتخابات برای حضور مردم کردیم در راستای باشکوه تر برگزار شدن انتخاباتی بود که شماها اکنون با دزدین رای ما، پز آن را می دهید و امروز در ادعانامه دادستانتان مدعی می شوید که ستاد 88 و دیگر گروه های خودجوش حامی "رئیس جمهوری میرحسین موسوی" غیرقانونی بوده است. اگر صداقت داشتید، همان زمان که ما تمام تلاش خود را برای حضور مردم می کردیم به سراغمان می آمدید و غیرقانونی مان می نامیدید، نه اینکه پس از انتخابات و آن شعبده بازی مکارانه، برای توجیه کودتای مخملی تان، ما را متهم کنید به آنچه که سرتاسر به آن افتخار می کنیم و ذره ای در عزمی که کرده ایم برای آزادسازی ایران از دست شما، ارباب زر و زور و تزویر، تردید نداشته و نداریم.
ما، میرحسین موسوی را رئیس جمهوری قانونی ایران می دانیم. در عهدی که با وی بسته ایم کوچک ترین تردیدی نداریم و حال که امروز، رئیس جمهوری ما تا این حد ثابت قدم و استوار در ستاندن رای ما از هیچ تلاش و کوششی دریغ ندارد دوباره با او پیمان می بندیم که تا آخرین قدم حامی او باشیم.
برای ما، اعترافات و پخش مصاحبه های ساختگی از فرزندان انقلاب و اصلاح طلبان راستین هیچگونه ارزشی ندارد. ما این آزادمردان را در طول سالها شناخته ایم و اعتراف گیران از هر دسته و قماشی، نمی توانند تردید بر اعتقاد ما به راه دوستانمان را پس از چند ماهی فشار و ارعاب ایجاد کنند. ما به سنت خداوند اعتقاد داریم که در نهایت پرهیزگاران پیروز خواهند شد و هیچ قومی جز کافران از خداوند بزرگ ناامید نمی شوند. در آخر هم کلام رسول خدا به یار وفادارش عمار را یادآور می شویم که در زیر شکنجه مشرکان مکه ناچار به گفتن آن چیزی شد که مشرکان می خواستند. محمد (ص) که می دانست قلب عمار مالامال از عشق و ایمان به خداست خطاب به او فرمود: "اگر باز هم جانت در خطر افتاد این کلمات را بگو و خودت را نجات بده. تو سرتاپا ایمان هستی"
ادامه مطلب ...
متن كامل اين بيانيه در پي مي آيد:
بسم الله الرحمن الرحيم
اکنون بیش از سه هفته است که از اجرای کودتای از پیش طراحی شده علیه آرای ملت به مهندس میرحسین موسوی می گذرد. در این مدت، کودتایی که در آغاز گمان می رفت کودتایی مخملی است، به خون ریخته شدة دهها تن از شهیدان، جوانان، زنان و مردان ایران بر سنگفرش خیابان ها رنگین شد و هزاران مجروح و صدها زندانی بر جای گذاشت. اقتدارگرايان پاسخ مردم آزادیخواه ایران را که با رأی انتخاباتی خویش به نامزدهای اصلاح طلب، به حاکمیت اقتدارگرایان استبدادطلب "نه" گفته بودند، با خشونت پاسخ گفتند. اکنون ما نه با یک تقلب سازمان یافته و مهندسی شدة گسترده و رسوا، که با کودتایی تمام عیار مواجهيم. قطع خطوط ارتباطی و متوقف ساختن گردش غیر دولتی اطلاعات، حاکمیت علنی و کامل سانسور بر همة رسانه های مکتوب، دیداری و شنیداری، ایجاد وضعیت فوق العاده و برقراری نوعي حکومت نظامی اعلام نشده در تهران و ديگر شهرهاي کشور، به صحنه آوردن نمایش های کهنه و تاریخ مصرف گذشتة اعتراف گیری و اجرای شوهای تلویزیونی و بالاخره هجوم به اجتماعات و حتی جلسات اساتید دانشگاه در محیط های در بسته و بازداشت های وسیع و غیرقانونی مردم از همة قشرها و طبقات اجتماعی معترض به تقلب در میان طرفداران نامزدهای اصلاح طلب و از جمله دستگیری و به زندان انداختن شخصیت های سیاسی و حزبی، دانشجویان و استادان، روزنامه نگاران، حقوقدانان، هنرمندان، فعالان حقوق بشر و زنان، تنها به جرم حمایت از آقایان موسوی و کروبی و استفاده از حق مسلم و قانونی خود در اعتراض مسالمت آمیز، قانونی و مدنی نسبت به سرقت آرای انتخاباتی ملت.
اینک پس از گذشت نیمة پنهان کودتای ضد انتخاباتی در ایام پیش از 22 خرداد، نیمة آشکار آن را پس از 22 خرداد تجربه می کنیم. نیمة آشکاری که سرشت خشونت آمیز خود را بویژه از روز شنبه 30 خرداد به نمایش گذاشته است.
اگر آنچه در 22 خرداد رخ داد به راستی انتخاباتی آزاد و دموکراتیک و منصفانه بود، دیگر چه نیازی به سرکوب و بگیر و ببند داشت؟ چه نیازی به خشونت علیه مردمی که آرام و در سکوت از حق قانونی اعتراض به نتایج رسوای انتخابات استفاده می کردند؟ چه نیازی به آتش گشودن بر روی مردم و حملة نیروهای نظامی و لباس شخصی ها به اموال عمومی و انتساب آن به مردمی که شعور، فرهنگ و مدنیت آنان در راهپیمایی های چند میلیونی آرام و مسالمت آمیز، جهانیان را شگفت زده کرد؟ چه نیازی به گماردن مأمورین سانسور در چاپخانه ها، قطع تلفن های همراه و پیام کوتاه؟ و و و . کدام کاندیدای پیروز در یک رقابت انتخاباتی آزاد، سالم و منصفانه را سراغ دارید که از فردای پیروزی، ماشین سرکوب خود را علیه مردم و نامزدهای رقیب و حامیان آنها بکار اندازد؟ اعتراضات قانونی مردم را به خاک و خون کشد، مطبوعات مستقل را محدود کند و احزاب قانونی مخالف را تهدید و با هجوم وحشیانه شبانه به منازل رهبران و شخصیت های حزبی و سیاسی رقیب، آنان را بر خلاف ابتدائی ترین حقوق انسانی و شهروندی و علی رغم مسلم ترین قوانین اساسی و عادی دستگیر و روانة زندان های نامعلوم و سلول های انفرادی کند؟ تنها کودتاچیان هستند که به هنگام کودتا خود را از رعایت بدیهی ترین حقوق مردم و صریح ترین اصول و مواد قانونی بی نیاز می بینند. گروهی که با ادعای قانون گرایی، معترضان به تقلّب انتخاباتی را متّهم به نادیده گرفتن قانون می کند، اکنون خود به عنوان بزرگترین و گستاخ ترین قانون شکن، با اتکاء به زور و زندان و سرکوب، عملاً همة قوانین اساسی و عادی را در زمینة حقوق بشری، شهروندی و سیاسی حامیان نامزدهای اصلاح طلب لگدمال ساخته و به اثبات رسانده است که کاندیدای اقتدارگرایان، نه تنها برای شکست نامزد رقیب و چنگ اندازی نامشروع و غیرقانونی بر قدرت، از همة حمایت های نهادی، سیاسی، مالی، رسانه ای و نرم افزاری غیرقانونی برخوردار بوده است بلکه از این امکان نیز بهره مند است که احزاب و شخصیت های حامی رقبای انتخاباتی خود را بدون اعتناء به اصول مصرّح قانون اساسی و مواد قوانین عادی به زندان بیفکند و تحت انواع فشارها قرار دهد.
نگاهی به شخصیت های بازداشت شده و زندانی که همگی از حامیان نامزدهای اصلاح طلب هستند به خوبی حكايت از طرز تفكر و عملكرد اقتدارگرايان را برملا می سازد. شخصیت هایی که یا از رهبران و اعضای احزاب و سازمان های قانونی شناخته شده هستند و یا به گروه های اجتماعی، علمی، هنری، دانشجویی و مطبوعاتی اصلاح طلب تعلق دارند. برخی از آنان نمونه وار عبارتند از:
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران: مهندس بهزاد نبوی، مصطفی تاج زاده، صادق نوروزی، فيض الله عرب سرخي، جواد امام، مجید نیری و تعداد دیگری که طی روزهای اخیر با اخذ وثیقه و ... آزاد شده اند.
جبهه مشارکت ایران اسلامی: محسن میردامادی، سعید حجاریان، عبدالله رمضان زاده، محسن صفایی فراهانی، داوود سلیمانی، سعید شیرکوند، علی تاجرنیا.
حزب کارگزاران سازندگی: محمد عطریانفر، هدایت الله آقایی، جهانبخش خانجانی
ستادهای حامی میرحسین موسوی: محسن امین زاده، محمدرضا جلایی پور، شهاب طباطبایی، سمیه توحیدلو
حامیان آقای کروبی: محمدعلی ابطحی، احمد زید آبادی، عبدالله مومنی، محمد قوچانی، عیسی سحرخیز
نهضت آزادی: محمد توسلی، عماد به آور، محمدباقر علوی
حقوقدانان: کامبیز نوروزی، عبدالفتاح سلطانی، محمدعلي دادخواه
و شماری نامعلوم از دانشجویان، استادان، هنرمندان، روزنامه نگاران، زنان و ...
بسیاری از بازداشت شدگان زندانی، شخصیت های شناخته شده و با سابقه در انقلاب و جمهوری اسلامی هستند.
مهندس بهزاد نبوی عضو شورای مرکزی و سیاسی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران، نامی آشنا برای همة مبارزان راه آزادی، استقلال و عدالت در شکنجه گاهها و زندان های رژیم استبدادی پیش از انقلاب و یکی از کادرها و مدیران برجسته جمهوری اسلامی پس از انقلاب است. کینة اقتدارگرایان و راست گرایان افراطی از او به نخستین سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی باز می گردد. آنان در طول سی سال گذشته کوشیده اند تا با طرح توطئه های گوناگون و انتساب اتهاماتی رنگارنگ به او و پرونده سازی های متعدد برای وی از جمله در ماجرای بیانیة الجزایر، انفجار نخست وزیری، پتروپارس و ... خود را از شّر شخصیت آزاده و مستقل و زبان صریح و حق گوی او خلاص کنند امّا هر بار تیرهای زهرآگین آنان کمانه کرد و بر پیشانی توطئه گران پرونده ساز نشست. اینک او را تنها به جرم همراهی با مردم و حمایت از میرحسین موسوی و فعالیت خالصانه برای پیروزی دموکراتیک کاندیدای منتخب مردم به بند کشیده اند. بدون تردید این بار نیز هرگونه پرونده سازی و طرح اتهاماتی واهی علیه وی حاصلی جز رسوایی بیشتر و شکست برای قدرت طلبان نخواهد داشت. پنجاه سال مبارزه پیگیر، صادقانه و شجاعانة مهندس نبوی در راه آزادی و استقلال ملت و پیروزی انقلاب و استقرار و حفظ جمهوری اسلامی در راستای اصول و آرمان های اصیل اسلامی و خط ضد استبدادی- استعماری- استثماری امام خمینی (س)، در پرونده مهندس نبوي ثبت شده است.
به بند کشیدن دکتر سعید حجاریان، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت از وجه دیگری عمق بی رحمی اقتدارگرايان را آشکار می سازد. سعید، جانباز اصلاحات و قربانی ترور و خشونت اقتدارگرایان، اینک بر روی ویلچر و در حالی که به راحتی قادر به تکلم نبوده و برای انجام ساده ترین کارهای شخصی مانند حرکت کردن و غذاخوردن، نیازمند پرستار است، در سلول انفرادی به سر می برد و وضعیتی خطرناک و بحرانی دارد.
مصطفی تاج زاده اصلاح طلبی است پیگیر که اردوگاه استبداد از دوران اصلاحات به خاطر پایمردی وی بر حقوق ملت در مقام معاونت وزارت کشور کینة او را به دل گرفته است. کینه ای که در اثر مجادلات روشنگر و مقالات افشاگر او بویژه طی چهار سال اخیر، عمیق تر و سیاه تر شده است.
اینان تنها نمونه ای از دهها شخصیت اصلاح طلب و آزادیخواهی هستند که اکنون توسط اقتدارگرايان زنداني شده اند. اقتدارگرايان به خوبی می دانند که اینک اکثریت ملت در مقابل آنان قرار گرفته است و از آنجا که علی رغم سرکوب انجام شده، نمی توان همة مردم را روانة زندان کرد، نمایندگان شجاع و فرزندان صادق آنان را به قصد انتقام گیری از اکثریتی که به نامزدهای اصلاح طلب رأی داده اند و به منظور مخدوش کردن جنبش سبز و مدنی ضد استبدادی ملت در زنجیر کرده است. متأسفانه جريان ضد انتخاباتی موجود نه تنها استقلال همة احزاب، مطبوعات و رسانه ها، مراجع روحانی و شخصیت های دینی و سیاسی را هدف گرفته است بلکه حتی حداقل اختیار و استقلال قوة قضائیه را نیز سلب کرده است، به طوری که رئیس قوة قضائیه و دادستان کل کشور از بازداشت های خودسرانه و دستگیری های ضد قانونی گسترده اخیر ظاهراً اظهار بی خبری کرده و صریحاً خود را بی اختیار می خوانند، هر چند چنان عذری نمی تواند رافع مسئولیت های آنان در پیشگاه خدا و مردم باشد، زیرا حداقل امکانی که آنان برای عمل به وظیفة وجدانی، قانونی و شرعی خود دارند، استعفای از مناصب مذکور و برچیدن دامن خود از آلوده شدن به ستمی است که بر ملت می رود.
سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران ضمن تقبیح این همه قانون شکنی، ظلم و تعدي علیه مردم و فرزندان آنان و ضمن محکوم کردن تمامی بازداشت های غیرقانونی و نقض ابتدایی ترین حقوق قانونی زندانیان، که پس از گذشت هفته ها، نه تنها از حق دیدار و تعیین وکیل محروم مانده اند، بلکه بعضاً حتی خانواده های آنان نیز کوچک ترین اطلاعی از حال و وضعیت آنان ندارند، دستگاههای امنیتی و نظامی حاکم و شخص آقاي احمدي نژاد را مسئول حفظ سلامتی و جان آنان می داند و خواهان آزادی فوری و بی قید شرط همة بازداشت شدگان و زندانیان سیاسی و انتخاباتی است.
وسیعلم الذین ظلموا ایّ منقلبٍ ینقلبون
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران
20/4/88
ادامه مطلب ...
بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله و انا اليه راجعون
روزهاي سختي را مي گذرانيم . روزهايي كه بايد به كام همه فرزندان ايران، در پي حضورسبز و پرنشاطشان، شيرين باشد اما نيست. ايام رجبيه است و مناجات و اعتكاف و دعا. روزهاي نزول بركات الهي و گشايش ها. اما افسوس كه مادران ايراني داغدارند. داغدار بهترين، فهيم ترين و كوشاترين فرزندان ايران. غيور جواناني كه طي اين سي سال پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي باليدند و چون سرو سهي ايستا و سبز در خاك وطن ريشه دوانيدند و متأسفانه اين روزها در نهايت ناسپاسي به ناحق در معرض تيغ كين قرار گرفتند و ايستاده در مسير حق طلبي جان باختند و روحشان از پيكر پاكشان به ملكوت اعلي پرواز كرد.
مادران ايراني دل نگرانند. دل نگران فرزندانشان، بهترين فرزندان ايران كه در مكتب امام راحل درس آزادگي و ظلم ستيزي آموختند و براي جلوگيري از انحراف از راه و مسلك و مرام امام به صحنه آمدند و هم ميهنان اسلام خواه و وطن پرستشان را به صحنه آوردند و شور و نشاط آفريدند و حماسه حضور آفريدند و پاداششان ناجوانمردانه سلول هاي سرد و تاريكي شد كه جز با خدايشان نجوا كردن نمي توانند .
مادران ايراني چشم هايشان پراشك و دل هايشان پرخون است. تعلق خاطرشان به انقلاب و نظامي كه خود و فرزندان سلحشور و قهرمانشان در برپايي آن نقش ايفا كرده اند، آنان را بيش از هرچيز به تلاطم مي آورد و جوشش درون به خيابانشان كشيده و مي كشد تا سپربلاي جگرگوشگانشان باشند و لحظه اي دغدغه هاي مادرانه رهايشان نمي كند. بي اعتنايي به اعتراضات قانوني، خون هاي به ناحق ريخته شده، محبوس كردن بهترين هاي وطن اعم از زنان و مردان، ضرب و شتم و جرح جوانان و سالخوردگان و حتي كودكان و مفقود الاثر شدن تعداد زيادي از هم وطنانمان، همه ايرانيان آزادمنش و بيش از همه مادران را جريحه دار كرده است.
كميسيون زنان و شاخه زنان جبهه مشاركت ايران اسلامي با ابراز تأثر و تأسف شديد از به سخره گرفتن آراء واقعي مردم مشاركت طلب و آزادي خواه و از آن اهانت بارتر حضور معترضانه شان، خواستار پاسخگويي مقامات مسئول در اين زمينه است و ضمن سپاس از احساس مسئوليت شهروندان غيرتمند ايراني در سراسر كشور براي حفظ همبستگي و حضور سبز و مستمرشان با خويشتنداري كامل و نيز تشكر از اقدامات دلسوزان نظام كه متأسفانه هنوز شاهد اثرات آن نبوده ايم، استمرار اين اقدامات را تا حصول نتيجه ضروري مي داند و با ابراز هم دردي با خانواده هاي داغديده و متألم از ضرب و جرح و حبس مفقود شدن عزيزانشان، سامان يافتن امور را در اسرع وقت براثر رسيدگي عاجل مسئولان به صلاح نظام مي داند و از عقلا و صاحبان تدبير انتظار دارد به نقش تاريخي خود آگاه گشته با سلب مسئوليت از خود در تبعات و عواقب بي اعتنايي به خواست واقعي مردم و ضرورت بازگشت امنيت و اعتماد و سلامت به جامعه، سهيم و شريك نگردند .
اللهم اجعل عاقبة امورنا خيرا
ادامه مطلب ...
به نقل از نوروز: جبهه مشاركت ايران اسلامي با صدور بیانیه ای اعتراض خود را به تداوم بازداشت ظالمانه فعالان سیاسی اعلام داشته است. در بخشی از این بیانیه آمده است «جبهه مشاركت ايران اسلامي در اين فضاي فوق امنيتي كه هيچ مرجع قانوني خود را پاسخگو نمي داند ضمن التجاء به درگاه احديت، همه نهادهاي حقوقي و مدني كشور را به ايفاي نقش انساني و قانوني خود فرا مي خواند و از همه مجامع بين المللي كه فارغ از دسيسه بازي هاي سياسي و معاملات پشت پرده به واقع دغدغه حقوق انسان ها را دارند و از همه آزادي خواهان جهان مي خواهد به مسئوليت تاريخي خود در نجات اين زندانيان آزادي خواه عمل كنند.»
متن کامل این بیانیه بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحيم
نزديك به چهار هفته از اسارت غيرقانوني دهها تن از از پاك ترين فرزندان وطن، نيروهاي موثر انقلاب اسلامي و قهرمانان عرصه اصلاح مي گذرد.
جرم آنها دفاع از حق و آرمانهاي امام، تلاش آشكار براي جلوگيري از انحراف بزرگ در مسير جمهوري اسلامي و شورآفريني در انتخابات دهم به منظور بازگرداندن امور به مجراي طبيعي خود از طريق قانوني بوده است.
كودتاگران عليه جمهوريت نظام به زعم خود مي خواهند با خارج كردن عناصر مومن و پاكباخته از فضاي اجتماعي، بنياد حركت عظيم و ريشه دار اصلاحات درونزا در ايران را ويران كنند، غافل از آنكه امروز اصلاح طلبي و اصلاحات، آرمان آحاد اين ملت شده است و ملت ايران از 12 سال پيش نشان داده است كه اين ريشه تنومند امروز شاخه هايي ستبر و ميوه هاي ناب بسياري را به بار آورده است.
بازداشت هاي غيرقانوني و نحوه برخورد با بازداشت شدگان، نه در قالب شرع و قانون و نه بر مبناي اخلاق و انصاف و مروت قابل توجيه نيست و گوياي اين واقعيت است كه جماعتي كه از مدتها قبل در صدد بوده اند تا با كودتايي مخملين آرزوي ديرينه محو جمهوريت را تحقق بخشند امروز مي خواهند به ريشه همه حركت هاي سياسي و اجتماعي قانونمدار و مسالمت آميز تيشه بزنند. آنها مي كوشند تا واقعيت هاي جامعه ايران را در قالب جهت گيري هاي توطئه آميزخود وارونه جلوه دهند و از اين رو ابتدا به سراغ چهره هاي شناخته شده و شاخص سياسي رفتند و پس از آن به دانشجو، استاد، روحاني، هنرمند و پير و جوان و زن و مرد هم رحم نكردند.
اين گروهي كه اينك خود را صاحب قدرت و قانون و شرع مي داند از نخستين روز اعلام نتايج انتخابات علاوه بر دستگيري غيرقانوني و گسترده انسان هاي خدوم، اقدام به بستن احزاب و نهادهاي مدني، تعطيلي مطبوعات و بستن راههاي اطلاع رساني و تحميل فضاي بي سابقه سانسور كردند و هيچ گاه نخواسته اند خود را با اين واقعيت هاي روشن تطبيق دهند كه اگر چشم خود را باز كنند صدها حجاريان، ميردامادي، تاج زاده، امين زاده، نبوي، رمضان زاده، صفايي فراهاني و خيل اسيران دربند را مي بينند كه در جاي جاي اين ميهن، راهي را مي روند كه نهايت آن، فناي استبداد، پيروزي دموكراسي، عدالت و حقيقت و بازگشت به چهره رحماني اسلام و همان جمهوري اسلامي است كه امام نويد آن را مي داد.
آنچه امروز باعث نگراني عميق همه دلسوزان اين كشور است انتشار موجي از اخبار مبهم و مواضع بي پروا و عمليات رواني مختلفي است كه در سايت ها و مطبوعات وابسته به جريان حاكم و حتي در بعضي تريبون هاي رسمي اظهار مي شود كه همگي در درجه اول حاكي از بي پايه بودن ادعاهاي زندانبان ها و نبود مدرك و مستند محكمه پسند و در درجه بعد نشان دهنده اعمال روش هاي غيرقانوني – غيرانساني براي اعتراف گيري است كه البته روسياهي براي مجريان آن به بار خواهد آورد.
در شرايطي كه اين جريان مدام از قانون گرايي دم مي زند، نه فقط حاضر به رعايت حقوق اوليه انساني بازداشت شدگان نيستند بلكه در برابر پي گيري مصرانه خانواده اين عزيزان حتي از دادن خبر سلامت آنها هم دريغ مي كنند و همين سخت ما را نگران كرده است كه اگر در زندان اتفاقاتي تلخ و ناگوار در حال اجرا نيست پس چرا اين همه در برابر بديهي ترين حق خانواده بي گناه يك زنداني بي پناه لجاجت مي كنند؟
امروز همان ها كه در امر واضح تقلب در انتخابات همه راه هاي رسيدگي قانوني را بستند، در برابر خواست قانوني همسران و فرزندان اين زندانيان سياسي بي گناه، بي رحمانه مي ايستند و در حالي كه با كمال تعجب، رييس قوه قضاييه و دادستان كل كشور در اين مورد از خود سلب مسئوليت مي كنند و حتي به بعضي مسئولان بلندمرتبه قوه قضاييه هم اجازه بازديد از بازداشتگاه نامعلوم اين اسيران داده نمي شود، هر روز با اخباري كه صحت و سقم آنها معلوم نيست، قلب رنجور خانواده ها و دوستان اين رادمردان زنداني را به درد مي آورند.
در اين زمانه كه فرياد "عدالت" صاحبان قدرت و دولتمردان، گوش فلك را كر كرده است و در كشوري كه خود را مظهر عدل علي (ع) و ام القراي اسلام مي داند چرا در در سالروز ميلاد امام عدل و داد، نمي توان پيگير حداقل حق انساني خانواده اسرا يعني اطمينان از سلامت آنها بود؟ اين چه بازي زشتي است كه دستگيركنندگان به راه انداخته اند و نه فقط جسم زندانيان خود را آزار مي دهند بلكه روز و شب بر جان خسته و دردمند بازماندگان آنها سوهان مي كشند؟ آيا اين است عدالت علوي و اسلام محمدي؟ آيا اين است هديه حاكمان به ملت در آغار دهه عدالت و پيشرفت؟ آيا اين است مردمسالاري ديني؟
جبهه مشاركت ايران اسلامي با ابراز انزجار از اين رفتارها كه ادامه آن مجال هرگونه دفاعي را از صاحبان قدرت مي گيرد، صريحا مسئوليت عواقب اين گونه برخوردها را متوجه همه مسئولان نظام مي داند كه از اين وضعيت خبر دارند و كاري نمي كنند.
جبهه مشاركت ايران اسلامي ضمن اعتراض به سلب و نقض همه حقوق اساسي اين زندانيان سياسي، اولويت اصلي در شرايط فعلي را حفظ جان و اطمينان از سلامت جسماني و روحي اين اسيران مي داند و سلب مسئوليت از خود توسط مسئولان ارشد قضايي را قابل قبول نمي داند و در عين حال در صورت بروز هر فاجعه اي، مسئوليت آن را تنها متوجه مسئولان قضايي و امنيتي نمي داند.
جبهه مشاركت ايران اسلامي در اين فضاي فوق امنيتي كه هيچ مرجع قانوني خود را پاسخگو نمي داند ضمن التجاء به درگاه احديت، همه نهادهاي حقوقي و مدني كشور را به ايفاي نقش انساني و قانوني خود فرا مي خواند و از همه مجامع بين المللي كه فارغ از دسيسه بازي هاي سياسي و معاملات پشت پرده به واقع دغدغه حقوق انسان ها را دارند و از همه آزادي خواهان جهان مي خواهد به مسئوليت تاريخي خود در نجات اين زندانيان آزادي خواه عمل كنند.
جبهه مشاركت ايران اسلامي بخصوص نگراني عميق خود را از سلامت عزيزان دربند خاصه سعيد حجاريان، سيد مصطفي تاج زاده، بهزاد نبوي، محسن امين زاده، محسن ميردامادي و عبدالله رمضان زاده اعلام مي دارد و از خداوند رحمان و رحيم مي خواهد هرچه زودتر موجبات استخلاص همه عزيزان در بند را فراهم مي كند و به خانواده و دوستان آنها توفيق صبر و تلاش بيشتر عطا نمايد.
وسيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
جبهه مشاركت ايران اسلامي
17/04/1388
ادامه مطلب ...
Labels: بهزاد نبوی، بیانیه ها، سعید حجاریان ¦ 0 comments
محضر مبارك عالمان وارسته،فقها و مراجع آزاد انديش واستبداد ستيزحضرات آيات صانعي،منتظري،بيات زنجاني ، محسن كديوروساير علماي محترم
سلام عليكم؛
احتراماْ ضمن ارج نهادن به پا سخ آن بزرگواران به نامۀ جناب مهندس مير حسين موسوي و اعلام حمايت از مواضع روشنگرانه تان، پيروي از رهنمود هاي شما وحمايت از مير حسين موسوي را به عنوان منتخب واقعي ملت ايران بر خود فرض مي دانيم. در اين روزگاراستبداد زده كه عده اي سقف حكومت و معيشت را بر ستون شريعت زده اند، جاي بسي فخر و مباهات است كه عالما ني وارسته و آزاد منش در مقابل تئوريزه شدن استبداد،اقتدار گرايي،يكه سالاري واز آن سهمناك تر كودتا،به نام دين مي ايستند. اين ايستادگي ما را به ياد روشنگري ها وفتاواي علماي نجف در عصر مشروطه وعبارت معتبر«حكومت در عصر غيبت از آن جمهور مي باشد» مي اندازد.ما را در اين راه مبارك همراه و پيرو خود بدانيد. در اينجا فرصت را مغتنم شمرده وضمن ابراز همدردي با خانواده و بستگان قربانيان وقايع اخير و محكوميت عاملان آن فجايع،دستگيري گستردۀ فعالان سياسي مخصوصاْ پير مبارزآقاي بهزاد نبوي وجانبازو متفكر اصلاح طلب آقاي سعيد حجاريان را محكوم مي كنيم و خواستار آزادي آنان مي باشيم.
جمعي از اصلاح طلبان بختياري31/3/1388
ادامه مطلب ...
متن بیانیه جدید آیت الله صانعی به شرح ذیل است:
بسمه تعالي
«وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللهِ أَلاَ إِنَّ نَصْرَ اللهِ قَرِيبٌ»
ملت عزيز و شريف ايران اسلامي
در روزهاي گذشته همگان شاهد حمله به دانشگاهها و خوابگاه دانشجويان و ضرب و جرح، قتل و به زندان افکندن عده زيادي از فرزندان اين مرز و بوم بوده ايم تا جائيکه در آمار رسمي خبر از کشته شدن حدود بيست نفر و زنداني شدن بيش از هزار نفر داده شده است و همچنين شاهد پخش اعترافات برخي از زندانيان در رسانه هاي انحصاري بوده ايم که بر همه واضح است اين اعترافات حداقل به علت زنداني بودن متهمين و شرايط خاص آنها از نظر شرعي، قانوني و عقلائي هيچ گونه ارزشي نداشته و ندارد؛ لکن نبايد اينگونه ظلمها، آزار و اذيت ها، ترفندها، مکرها؛ دروغها و ... موجب يأس و نا اميدي در راه احقاق حق شرعي و قانوني و حاکميت مردم بر سرنوشتشان گردد؛ چون علاوه از آنکه نا اميدي از رحمت خداوند خود از معاصي و گناهان کبيره است؛ خلاف وعده نصر و پيروزي قرآن به مسلمانان نيز مي باشد که «أَلاَ إِنَّ نَصْرَ اللهِ قَرِيبٌ».
و چگونه چنين نباشد حال آنکه علي رغم تمام سانسورهاي خبري، از محدوديت سايت هاي خبري گرفته تا تعطيلي روزنامه ها و دستگيري فعالين رسانه اي و سياسي و حتي قطع پيام هاي کوتاه، آگاهي عمومي و جهاني از وقايع اخير روز به روز در حال افزايش است، که خود نتيجه حرکت آگاهانه و همراه با متانت ملت بزرگ ايران است. اميد آنکه راه دفاع از حقوق مردم و حفظ عقايد ديني آنها مخصوصاً جوانان و حفظ جمهوري اسلامي همراه با درايت، متانت، آگاهي بخشي و آرامش و امنيت و استفاده از قانون اساسي به معناي واقعيش و بهانه ندادن به دست ستمکاران، ادامه يابد که استقامت شرط موفقيت است و چگونه چنين نباشد حال آنکه کانديدهاي معترض به مسئولين انتخابات و روند و نتيجه آن و نظر شوراي نگهبان همانگونه که در نامه حضرت حجت الاسلام و المسلمين جناب آقاي کروبي (دامت افاضاته و برکاته) و يا در بيانيه دوست مکرم، مؤمن و يار باوفاي امام امت (سلام الله عليه) جناب آقاي مهندس موسوي (دام عزه و توفيقه) آمده است؛ از نظر سياسي و قانوني مشروعيت دولت را مورد سوال قرار داده و آنرا نفي مي نمايند که نشانگر عدم اقناع آنان و توده زيادي از مردم از شبهات پيش آمده در انتخابات است که خود بواسطه کاهش پشتوانه و حمايت هاي مردمي، مي تواند موجب ناکارآمدي دولت گردد و ممکن است ادامه اش موجب مشکلات حقوقي و مدني شود.
در پايان به تمام نيروهايي که بايد حافظ نظم و جان و مال و ناموس مردم باشند تذکر مي دهم که هيچ فرمان و دستوري نمي تواند مجوّز و عذري براي تجاوز به حقوق مردم ـ که حرام و معصيت و ذنب لايغفر است ـ گردد که لاطاعة لمخلوق في معصية الخالق چه رسد به آنکه موجب ضرب و جرح و يا قتل گردد که مستوجب خذلان دنيوي و عذاب اخروي است.
يوسف صانعي
12/4/1388
10رجب المرجب1430
ادامه مطلب ...
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران: در چند روز اخیر و در ادامه برخوردهای سرکوبگرانه کودتاگران انتخاباتی، برخورد با احزاب کشور وارد مرحله تازه ای شده است. در این ارتباط سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران با انتشار بیانیه ای، به نحلیل این موضوع پرداخت.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت شریف ایران
حدود دو هفته از مصادره آرای ملت و بلاموضوع شدن انتخابات در کشور که با واکنش گسترده مردم روبرو شد، می گذرد. در طول این مدت کودتا گران با اعمال تبلیغات استالینیستی همه جانبه کوشیده اند اذهان جامعه را از مسئله اصلی یعنی کودتا علیه مردمسالاری منحرف ساخته، موضوع را به اغتشاشات خیابانی و تخریب اموال عمومی از سوی اجانب تقلیل دهند. اما امروز با کاهش اعتراضات مردمی به تدریج شاهد تغییر تدریجی جهت حملات تبلیغاتی سازمانیافته از اهداف موهومی نظیر تروریست ها و عوامل بیگانه و ... به سوی احزاب و تشکل های سیاسی مخالف اقتدارگرایان و آشکار شدن دم خروس از زیر ردای گوبلزهای وطنی هستیم.
در پوشش تبلیغات فریب سهمگینی که کشور نظیر آن را به خاطر ندارد، شدت عمل علیه احزاب وتشکل های سیاسی منتقد با ورود غیر قانونی و بدون حکم قضایی به دفتر مرکزی حزب مشارکت و ضبط کامپیوترها و دفاتر و اسناد و پلمب غیر قانونی دفتر مرکزی حزب آغاز شد و با دستگیری گسترده اعضای احزاب اصلاح طلب و منتقد ادامه یافت. در روزهای اخیر به رغم کاهش چشمگیر اعتراض های مردمی درخیابان ها روند برخورد با احزاب روز به روز شدت بیشتری می یابد. از جمله در روزهای اخیر دفتر انجمن مدرسین دانشگاه ها توسط مأموران نظامی اشغال و بیش از هفتاد تن از اساتید مرد و زن عضو این تشکل سیاسی قانونی به جرم ملاقات عمومی با آقای میرحسین موسوی دستگیر و با توهین و اهانت و زدن دستبند به مکان نامعلومی منتقل شدند و تا امروز چهارتن از ایشان همچنان در بازداشت غیر قانونی به سر می برند.
به عنوان جدید ترین و نه آخرین نمونه، روز گذشته آقای امیر حسین مهدوی روزنامه نگار و جوان ترین عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران که در کنگره اخیر سازمان به عنوان نماد جوان گرایی به عضویت شورای مرکزی درآمده است، پس از آن که مدتی در بازداشت به سر برده بود، تحت الحفظ مأموران امنیتی به خبرگزاری ایسنا هدایت شد تا در حضور خبرنگاران خبرگزاری های مختلف، طی مصاحبه ای به تکرار محتوای مقالات کیهان و تحلیل های سست و سخیفی بپردازد که مردم ما هر ساعت از صدا و سیمای اقتدارگرایان می شنوند. این روزنامه نگار خوشفکر و عضو جوان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران که حضوری فعال در ستاد انتخاباتی آقای میرحسین موسوی داشت و روزنامه اندیشه نو در ستاد موسوی زیر نظر او منتشر می شد، در دوران بازداشت با هدایت و راهنمایی بازجویان تواب ساز ناگهان به این نتیجه رسیده است که در ستاد انتخاباتی آقای مهندس موسوی فعالیتی غیر قانونی داشته، میر حسین موسوی قانون شکن است و از آغاز هم معلوم بود که رأی نمی آورد و احزاب و تشکل های سیاسی اصلاح طلب از جمله سازمان متبوعش همسو با بیگانگان هستند و نظام باید با آنها برخورد کند!!!
ماهیت این گونه اعترافات که با اعمال فشار بر حلقه های ضعیف صورت می گیرد، چنان روشن است که نیازی به توضیح ندارد. ما پیش از این هشدار داده بودیم که درادامه دستگیری های گسترده باید منتظر تکرار نمایش سناریوی رسوا و نخ نما شده اعتراف و تواب سازی و برگزاری شوهای تلویزیونی باشیم. اکنون نیز تأکید می کنیم با توجه به وسعت دستگیری ها در آینده شوهای مشابه بیشتری علیه سایر احزاب و تشکل های سیاسی شاهد خواهیم بود.
جالب این است در حالی که مصاحبه منافقی که ادعا شده در جریان اعتراضات خیابانی دستگیر شده است از سیمای جمهوری اسلامی ایران با چهره شطرنجی شده وی پخش می شود، یک روزنامه نگار ساده و عضو یک سازمان قانونی در برابر دوربین های خبری قرار داده می شود تا با اسم و رسم، احزاب قانونی و شناخته شده کشور و نامزدی را که به اعتراف آقایان دستکم بیش از 13 میلیون نفر طرفدار دارد، متهم به اتهامات مجرمانه ای کند که در هیچ محکمه صالحه ای به اثبات نرسیده است. این صحنه عبرت انگیز و نمادین نشان می دهد اقتدارگرایان حاکم ظاهراً خود را به رعایت آبرو و حقوق قانونی منافقین ملتزم تر می بینند تا احزاب رسمی کشور.
سئوال این جاست که چگونه و چرا جهت صحنه سازی ها و نمایش های مهوع سیستم تبلیغاتی اقتدارگرایان از وابسته خواندن مردم معترض به بیگانگان به سوی تبلیغات علیه احزاب و تشکل های سیاسی چرخیده و با سامان دادن اتهامات زشت و رسوا علیه احزاب زمینه های برخورد با آن ها فراهم می شود؟
اقتدارگرایان خود بهتر از هر کسی می دانند نسبت دادن اعتراضات قانونی مردم به بیگانگان یک دروغ و تحریف بزرگ است، این همه غوغای تبلیغاتی عوامفریبانه برای آن است که خاک در چشم حقیقت بپاشند و مردم را از درک آنچه در حال وقوع است منحرف سازند. آنچه در حال رخ دادن است تکمیل پروژه کودتایی است که از انتخابات مجلس هفتم در شش سال پیش آغاز شد. هدف اقتدارگرایان حاکم از این پروژه تبدیل نظام جمهوری اسلامی به حکومت مطلقه فردی است. طی این مدت آنان توانستند انتخابات مجلس را بلاموضوع کنند. چنان که دیدیم انتخابات مجلس هشتم با فضاحتی به مراتب رسواتر از انتخابات مجلس هفتم برگزارشد.
انتخابات ریاست جمهوری دهم در واقع نقطه اوج تقابل نیروهای سیاسی و اجتماعی مدافع جمهوریت نظام با اقتدارگرایان خواهان استحاله جمهوری اسلامی به حکومت مطلقه فردی بود. خطر از دست رفتن جمهوریت نظام و استحاله نظام همان چیزی بود که میرحسین موسوی را مانند بسیاری از فعالان سیاسی نسبت به سرنوشت کشور نگران و در نتیجه مصمم به حضور در رقابت های انتخاباتی کرد. اکنون این تقابل می رود تا با مصادره آراء ملت، عملاً به بسته شدن پرونده انتخابات به عنوان مهمترین شرط مردمسالاری ختم شود. اکنون پس از محو استقلال مجلس و بلاموضوع شدن رأی مردم در انتخاب رئیس جمهور و هیئت دولت و نیز اعمال سانسور علنی و پایمال شدن آزادی قلم و مطبوعات، نوبت به احزاب و تشکل های سیاسی به عنوان آخرین نهاد تضمین کننده مردمسالاری در ایران رسیده است. تسویه حساب با فعالان سیاسی و حزبی و محکوم کردن آنان به حبس های طولانی مدت و تعطیلی احزاب مستقل و منتقد که آخرین شاخص مردمسالاری بازمانده در ایران هستند، در واقع تکمیل آخرین حلقه کودتا علیه نظام جمهوری اسلامی و شکل گیری حکومت اسلامی مطلقه فردی به شمار می رود. پیش در آمد و زمینه ساز تکمیل این آخرین سکانس سناریوی کودتا اعتراف گیری های سازمانیافته از دستگیرشدگان تحت فشار روحی و جسمی علیه احزاب و تشکل های سیاسی است.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران ضمن محکوم کردن اعمال فشارهای جسمی و روحی علیه دستگیر شدگان، به منظور اعتراف گیری و نمایش شوهای مضحک و تکراری اعتراف و توبه، نسبت به طرح سازمانیافته برخورد با احزاب و تشکل های سیاسی هشدار می دهد و خواهان آزادی هر چه سریعتر دستگیر شدگان است. طراحان و مجریان این سناریوی رسوا باید بدانند که محو جمهوریت و حاکم ساختن استبداد بر جامعه آگاه ایران، رؤیایی است که هرگز تعبیر نخواهد شد. اقتدار گرایان با این گونه اقدامات عرض خود می برند و زحمت مردم می دارند.
سازمان همچنین نگرانی عمیق خود را از شرایط نگهداری و وضعیت جسمانی دانشجویان، روزنامه نگاران و فعالان سیاسی و حزبی بازداشت شده اعلام می دارد و محرومیت آنان از بدیهی ترین حقوق قانونی از جمله حق داشتن وکیل را نقض آشکار قانون می داند.
امروز سئوال مردم ما این است آیا قوه قضائیه کشور و ریاست آن از این حد از استقلال و آزادی عمل برخوردار هستند که هیئت بی طرفی را مأمور بازدید از زندانها، رسیدگی به وضعیت صدها دانشجو، روزنامه نگار و فعال سیاسی دربند کنند و حداقل امکان دسترسی ایشان را به وکیل فراهم کنند تا دستکم بتوانند به دستگیری غیر قانونی خود اعتراض کنند؟ آیا کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی به جای ملاقات های تبلیغاتی با این و آن از این حد از قدرت برخوردار است که بتواند با بازدید از زندانها و محل نگهداری دستگیر شدگان، امنیت جانی و حقوقی صدها زندانی سیاسی را تضمین کند؟
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران
88/4/7
ادامه مطلب ...