‏نمایش پست‌ها با برچسب سعید حجاریان. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب سعید حجاریان. نمایش همه پست‌ها

تهدید و ارعاب خانواده حجاریان برای اعتراف‌گیری از وی


¦ 0 comments

" نیم شب گذشته( حدود ساعت 3) تعدادی موتور سوار به درب منزل ما فرستاده‌اند تا ارعاب ایجاد کنند و با تهدید و آزار خانواده پدرم را برای اخذ اعترافات دروغین تحت فشار قرار دهند. در روزهای اخیر بارها خواسته اند تا برادرم را به بازداشتگاه بکشانند تا به پدرم نشان دهند که او بازداشت است و با این حربه او را تسلیم کنند."

به گزارش نوروز، زینب حجاریان فرزند دکتر سعید حجاریان در مورد محل اقامت پدرش گفت:" محلی که پدرم در آن نگهداری میشود یک ساختمان محقر شبیه به پاسگاههای بین راهی است و در این گرمای طاقت فرسای تهران تنها مجهّز به یک پنکه ابتدایی است. این ساختمان در داخل محیطی نظامی قرار دارد "

این درحالی است که سعید مرتضوی اعلام کرده بود سعید حجاریان در محلی نگهداری می‌شود که از تجهیزات کافی برخوردار است و حتی می‌تواند از استخر استفاده کند.

فرزند این فعال سیاسی در ادامه با اشاره به وضعیت خاص جسمی پدر در بندش گفت:" نگرانی زیادی در مورد عفونت ریوی ایشان وجود دارد و باید از ریه پدرم عکس‌برداری بشود."

با آنکه مسئولین دادستانی مدعی بودند که خانواده حجاریان ایشان را می بینند، اما زینب حجاریان به خبرنگار ما گفت:" آخرین ملاقات در روز چهارشنبه دو هفته پیش بوده و از این تاریخ به بعد هیچ ملاقاتی به خانواده داده نشده است و علت این امر نیز اعتراضات من به وضع نگهداری و وخامت حال ایشان در مصاحبه‌ها عنوان شده است. گویا ما حتی حق نداریم نگران باشیم."

زینب حجاریان با اعلام این موضوع که پدرش مدتهاست برای اعتراف به آنچه بازجوها می خواهند شدیدا تحت فشار است گفت: نیم شب گذشته( حدود ساعت 3) تعدادی موتور سوار به درب منزل ما فرستاده اند تا ارعاب ایجاد کنند و با تهدید و آزار خانواده پدرم را برای اخذ اعترافات دروغین تحت فشار قرار دهند. در روزهای اخیر بارها خواسته‌اند تا برادرم را به بازداشتگاه بکشانند تا به پدرم نشان دهند که او بازداشت است و با این حربه او را تسلیم کنند."

بعد از تعویق اپیزود چهارم بیدادگاه اسرای راه آزادی، اخباری مبنی بر شکست کودتاگران در پروژه اعتراف گیری منتشر شد که فشارهای شب گذشته و همینطور فشارها به حجاریان در همین راستا ارزیابی می‌شود.


او در خاتمه خاطر نشان کرد:" نگهداری پدر بیمار و معلول و مظلوم من در چنین شرایط اسفباری و اعمال ناجوانمردانه و ضد انسانی این افراد در به کارگیری تهدید امنیت و آسایش خانواده به عنوان اهرم فشار بر یک فرد بی‌گناه برای وادار ساختن او به اعترافات دروغین در پیشگاه خدا بی‌پاسخ نخواهد ماند و آه مظلوم سرانجام گریبان ظالم را خواهد گرفت ."

ادامه مطلب ...

زینب حجاریان: پدرم در هنگام ملاقات از فرط افسرگی مرتب اشک می ریخت


¦ 2 comments

به نقل از بی بی سی: خانواده سعید حجاریان از چهره های سرشناس اصلاح طلبان و مشاور سیاسی رئیس جمهوری سابق ایران که در بازداشت است، از وضع سلامتی او به شدت نگران است.
این نگرانی در پی دیدار روز شنبه وجیهه مرصوصی، همسر آقای حجاریان با او در زندان اوین تهران عنوان شده است.
به گفته زینب حجاریان، دختر آقای حجاریان، خانم مرصوصی پس از ملاقات روز شنبه از زردی چهره، ضعف بدنی و افسردگی شدید پدرش خبر داده است.
زینب حجاریان در گفتگو با بی بی سی فارسی ضمن ابراز نگرانی شدید از وضع سلامت پدرش، از مسوولان خواست هر چه زودتر با انجام معاینات دقیق پزشکی علت زردی او را بررسی کنند.
خانم حجاریان به نقل یکی از پزشکان سابق سعید حجاریان از احتمال ابتلای پدرش به هپاتیت ویروسی و بروز عوارض جانبی آن بر مغز و اعصاب او خبر می دهد.
به گفته او پزشک آقای حجاریان علت بروز زردی در او را ناشی از دو مشکل می داند؛ این یرقان یا ناشی از بروز هپاتیت ویروسی به علت گرمای تابستانی تهران و وضع نامناسب بهداشتی زندان است و یا مصرف کنترل نشده دارو باعث آسیب دیدگی کبد شده است.
پیش تر نیز گزارش هایی درباره وخامت حال سعید حجاریان و انتقال او به بهداری گزارش شده بود.
زینب حجاریان می گوید از وضع رسیدگی پزشکی به پدرش اطلاعات موثقی ندارد و آن چه خبرگزاری های داخلی در این باره گزارش می کنند ضد و نقیض است.
او درباره شرایط کنونی سعید حجاریان گفت: "پدرم باید به یک مرکز پزشکی منتقل شود و خونش به وسیله پزشکان بررسی شود تا علت زردی او مشخص شود... این موضوع نگران کننده است."

سعید حجاریان در سال 1378 در حالی که نائب رئیس شورای شهر تهران بود در برابر ساحتمان این شورا مورد سوءقصد قرار گرفت و از آن تاریخ به علت آسیب دیدگی سیستم اعصاب مرکزی دچار مشکلات حرکتی و گفتاری است.
او در انتخابات ریاست جمهوری اخیر از حامیان میر حسین موسوی، یکی از دو نامزد اصلاح طلب بود و پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری به همراه ده ها تن از سیاستمداران اصلاح طلب، روزنامه نگاران و معترضان بازداشت شد.
محمد علی ابطحی، بهزاد نبوی، محسن امین زاده و مصطفی تاجزاده از دیگر سیاستمداران اصلاح طلب دستگیر شده هستند که به همراه سایر فعالان سیاسی و روزنامه نگاران در بازداشت هستند.
خانم حجاریان می گوید پدرش از زمان بازداشت در زندان انفرادی نگهداری می شود.
او همچنین از بی خبری خانواده اش از روند رسیدگی قضایی به پرونده پدرش خبر داد.
زینب حجاریان درباره وضع روحی پدرش در زمان ملاقات با مادرش گفت: "او (هنگام ملاقات) مرتب اشک می ریخت. نمی دانم ناراحتی را به چه گونه ای دیگر نیز می توان ابراز کرد. (هنگام ملاقات) کلی آدم آنجا هست و محدودیت هم وجود دارد."
او درباره مشاهدات مادرش در زمان ملاقات گفت: "طی ملاقات مادرم متوجه شد رنگ چهره پدرم به زردی گرائیده و همچنین او ضعف شدیدی دارد. علائم افسردگی را هم در او دیده است. پدرم خودش احتمال داده که زردی ناشی از ناراحتی کبد باشد."
به گفته زینب حجاریان، پدرش به علت مصرف داروهای بسیار قوی تحت مراقبت دائم پزشکی است و خون او باید به طور مرتب آزمایش شود تا در صورت افزایش سطح داروهای مصرفی، دز آنها برای پیشگیری از لطمه دیدن کبد تغییر کند.
او با اشاره به گفته های یکی از پزشکان معالج آقای حجاریان که یرقان او را ناشی از بروز هپاتیت ویروسی یا مصرف کنترل نشده دارو می داند، نگران تاثیرات سوء مشکلات کبدی احتمالی پدرش است.
خانم حجاریان گفت: "ناراحتی کبدی بر فاکتورهای انعقادی خون اثر می گذارد و در پدرم که سابقه بیماری مغزی و نخاعی دارد می تواند باعث خونزیزی مغزی شود."

ادامه مطلب ...

برای سلامت سعید حجاریان دعا می کنیم


¦ 1 comments



ارغوان شاخه همخون جدا مانده من
آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابي‌ست هوا ، يا گرفته‌ست هنوز؟
من در اين گوشه که از دنيا بيرون است
آسماني به سرم نيست
از بهاران خبرم نيست
آنچه مي‌بينم ديوار است
آه اين سخت سياه آن چنان نزديک است
که چو بر مي‌کشم از سينه نفس
نفسم را بر مي‌گرداند
ره چنان بسته که پرواز نگه در همين يک قدمي مي‌ماند
کورسويي ز چراغي رنجور، قصه‌پرداز شب ظلماني‌ست
نفسم مي‌گيرد که هوا هم اينجا زنداني‌ست
هر چه با من اينجاست، رنگ رخ باخته است
آفتابي هرگز گوشه چشمي هم بر فراموشي اين دخمه نينداخته است
اندر اين گوشه خاموش فراموش شده، کز دم سردش ،هر شمعي خاموش شده
باد رنگيني، در خاطر من گريه مي‌انگيزد
ارغوانم آنجاست، ارغوانم تنهاست
ارغوانم دارد مي‌گريد، چون دل من که چنين خون‌آلود ، هر دم از ديده فرو مي‌ريزد
ارغوان ،اين چه رازي‌ست که هر بار بهار، با عزاي دل ما مي‌آيد؟
که زمين هر سال از خون پرستوها رنگين است
وين چنين بر جگر سوختگان داغ بر داغ مي‌افزايد؟
ارغوان پنجه خونين زمين
دامن صبح بگير وز سواران خرامنده خورشيد بپرس
کي بر اين دره غم مي‌گذرند؟
ارغوان خوشه خون
بامدادان که کبوترها بر لب پنجره باز سحر، غلغله مي‌آوازند
جان گلرنگ مرا، بر سر دست بگير، به تماشاگه پرواز ببر
آه بشتاب که هم پروازان، نگران غم هم پروازند
ارغوان بيرق گلگون بهار، تو برافراشته باش
شعر خونبار مني، ياد رنگين رفيقانم را، بر زبان داشته باش
تو بخوان نغمه ناخوانده من
ارغوان شاخه همخون جدا مانده من

شعر: هوشنگ ابتهاج
دانلود کنید

ادامه مطلب ...

متن نامه زینب حجاریان به آیه الله بیات زنجانی و پاسخ ایشان


¦ 0 comments

زینب حجاریان و آیت الله بیات زنجانی مکاتباتی را درباره بازداشت سعید حجاریان انجام داده اند که در ذیل مشروح آنرا به نقل از وب سایت آیت الله زنجانی می خوانیم:

متن نامه خانم زینب حجاریان:

بسم الله الرحمن الرحیم

محضر مبارک مرجع عالیقدر آیه الله العظمی بیات زنجانی

با سلام و عرض تبریک به مناسبت ایام ولادت امام علی (علیه السلام)، مولای متقیان، پیشوای عدالت طلبان و آزادی خواهان و امام مظلومان و ستمدیدگان. این روزها دستهای استغاثه و التجاء به درگاه پروردگار عالم گشوده شده است و خلقی پریشان از نامهربانی ها شکوه به درگاه معبود می برند، که "و الی الله المشتکی". من نیز در هر نماز و دعایی پیکر بیمار و رنجور پدرم دکتر سیعد حجاریان را به یاد می آورم که پس از سوء قصد ده سال قبل همین سلامتی نسبی خود را مدیون دعای ملت شریف ایران است، و گویا میبینم که در سلول انفرادی به نماز نشسته است، او را که بواسطه اصابت گلوله اشقیا به مخچه و نخاعش یارای ایستاده نماز خواندن نیست، و میدانم که لکنتی غریب گریبانش را میگیرد آنگاه که می کوشد حروف را به درستی اداء کند. انگشتهای بی حسّ او توانایی برداشتن قرصهایش را ندارد، نمی‌دانم آیا کسی هست که داروها و قرصهای رنگارنگ اورا به موقع بدهد. او برای نوشیدن جرعه ای آب به کمک نیاز داشت، نمی دانم آیا می تواند پس از ساعتها بازجویی آبی بنوشد و گلویی تازه کند؟ مردم او را به نام سعید میشناسند ولی مادرش اورا عبّاس صدا میزند، بی‌اختیار به یاد جانباز کربلا، باب الحوائج، حضرت اباالفضل العباس می افتم.

رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس

گویا ولی شناسان رفتند ازاین ولایت

بیش از دو هفته است که پدرم را بدون هیچ اتهامی بازداشت کرده اند. اصلا مگر این بدن مجروح و ناتوان می تواند جرمی مرتکب شود؟ همه میدانند که پدرم سالهاست در حاشیه دنیای سیاست قرار گرفته و برای سیاستمداران تنها نمادی معنوی به شمار میرود. پس چگونه میتواند تاثیری در تحولات داشته باشد تا جرمی از آن پدید آید؟ انگار از این بدن رنجور هم نمی گذرند. تا کنون نه اتهام ایشان به وی تفهیم شده و نه از داشتن حق قانونی وکیل برخوردار است. آنگونه که پزشک متخصص ایشان در بیانیه رسمی اعلام نموده اند جان سعید حجاریان در خطر است و ایشان نیاز به مراقبتهای فوری پزشکی داشته و بدون پرستاری خانواده در انجام امور شخصی و روزمره که لازمه فرائض دینی است با مشکلات جدی مواجه است و اینها همه در حالی است که ضارب پدرم آزادانه به ارعاب مردم مشغول است. ظاهرا مضروب باید به جای ضارب مجازات شود این روزها جز گریستن به درگاه خدا سلاحی ندارم. امروز زینب دختر سعید حجاریان فریاد تظلم و دادخواهی به بیت شما مراجع عظام آورده است که به خاطر خدا هر تلاشی در توان دارید به کار گیرید تا همه مظلومان دربند از جمله پدرم به آغوش خانواده بازگردند که مراجع در سنتی هزار و چند صد ساله همواره ملجا مردم بی پناه بوده اند.

اللهم إنا نشکوا إلیک فقد نبینا وغیبه ولینا و شدة الفتن بنا و تظاهر الزمان علینا

زینب حجاریان کاشانی


پاسخ نامه:


بسم الله الرحمن الرحیم

دختر مکرّم و عزیزم خانم زینب حجاریان

سلام علیکم

مدتی پیش به دعوت عدّه‌ای از دوستان به بازدید شکنجه‌گاهی رفتم که دژخیمان طاغوت مرا و عدۀ زیادی از انقلابیون را در سالهای قبل از 57 به بند کشیده بودند و اکنون آنرا به موزه‌ای برای عبرت گرفتن تبدیل کرده‌اند. بازدید سلولهای انفرادی، اتاقهای شکنجه و آلات و ادوات اعتراف‌گیری طاغوتیان علاوه بر آنکه روزهای سخت زندان را به یادم آورد، سئوالهای گوناگونی را در باب وضعیت امروز ما و بسیاری از انقلابیون و زجر کشیدگان پیش از استقرار جمهوری اسلامی برایم تداعی کرد. مهمترین چیزی که از آن بازدید به بعد در ذهن دارم این است که در آن زمان یک وجه مشترک در میان همۀ زندانیان سیاسی وجود داشت و آن هم رسیدن به وضعیتی بهتر و عادلانه‌تر از آن روزگار بود. در این راه هم میان خودی و دیگری فقط یک مرز داشتیم و آن مرزی بود که آیات هشتم و نهم سورۀ مبارکۀ ممتحنه برایمان ترسیم کرده بود. همۀ مدّعیان امروز اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی و همۀ کسانی که آن شکنجه‌های دوران طاغوت را دیده یا حتی ندیده‌اند و به هر تقدیر امروز بر مسند ادارۀ امور تکیه زده‌اند را به بازخوانی آن آیات و تدبّر در آنها فرامی‌خوانم تا بدانیم و بدانند که نصّ صریح کتاب خدا چه می‌گوید و ما امروز چه قدر از آن اندیشه‌ها فاصله داریم.

دخترم، تلاش ما برای استقرار ارزشهای کتاب خدا و نهج البلاغۀ مظلوم امیرالمؤمنین هنوز به پایان نرسیده است و پدر بزرگوارت هم یکی از سالکان مخلص همین راه است که جانش را هم بر سر همین سلوک گذاشته است؛ ادعای انقلاب اسلامی این بود که در پی حکومتی علوی است و اگر در این راه به سرمنزل مقصود رسیده بودیم که امام با آن وصیّتِ نگران ما را ترک نمی‌کرد. شناخت من از دکتر سعید به دهۀ پنجاه و مبارزات آن دوران برمی‌گردد. من هم همانند شما نمی‌توانم اتهامات مضحکی را که امروزه به نام دفاع از جمهوری اسلامی در بسیاری از گفتارها به پای او و بسیاری از خدمتگزاران بازداشت شدۀ نظام می‌گذارند بپذیرم. در حالی‌که بخش مهمی از بن‌مایه‌های امنیتی جمهوری اسلامی مدیون اوست و این را همۀ آگاهان می‌دانند، مگر آنکه بخواهند خود را به ندانستن بزنند. او یک تفاوت جدّی با امروزی‌ها و ضاربان خود دارد که موجب می‌شود او را تحمّل نکنند و آن این است که نزد او و بسیاری از فداکاران گمنام انقلاب، هدف مقدّسی مانند جمهوری اسلامی موجب نمی‌شود تا از هر وسیلۀ نامقدّسی بهره ببرند، هر حقّی را تباه سازند و خون یا حتی آبروی کسی را بدون محاکمه در نزد قاضی عادل بریزند. امروز از این اصل دینی بسیار دور شده‌ایم و خوف آن می‌رود که آنقدر فاصله بگیریم که از نظام اسلامی جز نامی تهی باقی نماند. با بهره‌گیری از چنین اندیشه‌ها و سرمایه‌های ارزشمندی است که خانوادۀ سعید حجاریان و همۀ عدالت خواهان معتقد به نظام باید به خود ببالند و بر آرمانهای ارزشمند پدران خود ایستادگی کنند و ذرّه‌ای از آن عقب ننشینند که راه اصلاح امور عامّه همین است.

در پایان خود و شما و همۀ دلسوزان مصالح مردم را به دعای وافر در پیشگاه خداوند متعال برای اصلاح امور فرامی‌خوانم. باز هم همۀ مسئولان جمهوری اسلامی را به رعایت تقوای الهی و به یاد داشتن عقوبت الهی توصیه می‌کنم که تنها راه حلّ مشکلات کنونی ما دوری از خودخواهی و مطلق انگاری و نیز تمکین در برابر خواست عمومی مردم شریف ایران است و انحراف از این اصل هم سرمنشأ همۀ آلودگی‌ها و ناامنی‌هاست.

اسدالله بیات زنجانی

زنجان، چهاردهم تیرماه 1388

مصادف با دوازدهم رجب 1430



ادامه مطلب ...

بیانیه جمعي از اصلاح طلبان بختياري در رابطه با آزادی زندانیان سیاسی دربند


¦ 0 comments

کمپین آزادی: جمعی از اصلاح طلبان بختیاری طی بیانیه ای طمن تشکر از حمایت آیات عظام صانعي،منتظري،بيات زنجاني ، محسن كديوراز میرحسین موسوی، دستگیری گسترده فعالان سیاسی را محکوم کرده و خواستار آزادی هر چه سریعتر ایشان شده اند. متن این بیانیه به شرح ذیل می باشد:

محضر مبارك عالمان وارسته،فقها و مراجع آزاد انديش واستبداد ستيزحضرات آيات صانعي،منتظري،بيات زنجاني ، محسن كديوروساير علماي محترم
سلام عليكم؛
احتراماْ ضمن ارج نهادن به پا سخ آن بزرگواران به نامۀ جناب مهندس مير حسين موسوي و اعلام حمايت از مواضع روشنگرانه تان، پيروي از رهنمود هاي شما وحمايت از مير حسين موسوي را به عنوان منتخب واقعي ملت ايران بر خود فرض مي دانيم. در اين روزگاراستبداد زده كه عده اي سقف حكومت و معيشت را بر ستون شريعت زده اند، جاي بسي فخر و مباهات است كه عالما ني وارسته و آزاد منش در مقابل تئوريزه شدن استبداد،اقتدار گرايي،يكه سالاري واز آن سهمناك تر كودتا،به نام دين مي ايستند. اين ايستادگي ما را به ياد روشنگري ها وفتاواي علماي نجف در عصر مشروطه وعبارت معتبر«حكومت در عصر غيبت از آن جمهور مي باشد» مي اندازد.ما را در اين راه مبارك همراه و پيرو خود بدانيد. در اينجا فرصت را مغتنم شمرده وضمن ابراز همدردي با خانواده و بستگان قربانيان وقايع اخير و محكوميت عاملان آن فجايع،دستگيري گستردۀ فعالان سياسي مخصوصاْ پير مبارزآقاي بهزاد نبوي وجانبازو متفكر اصلاح طلب آقاي سعيد حجاريان را محكوم مي كنيم و خواستار آزادي آنان مي باشيم.

جمعي از اصلاح طلبان بختياري31/3/1388


ادامه مطلب ...

آقای حجاریان خواهش میکنم تن به اعتراف اجباری دهید


¦ 14 comments

به نقل از وبلاگ «دغدغه دارم،پس هستم»: سالگرد دوم خرداد همین سال بود که برای اولین بار دیدمتان.تن نحیف و صدای پر از بغض شما در همان لحظه اول من رو از خودم دور کرد.من نسل سومی که کمتر حضور مردی در دوران خودم رو درک کردم،مرد به معنای واقعی،کسیکه برای عقایدش و برای تئوری اش ترور می شود،تخریب می شود ولی بازهم از عقاید خود دست برنمی دارد،بلکه استوارتر هم می شود.مردی که برای نوشتن حتی چند خط باید تن نحیف خود را بارها و بارها جابجا کند،مردی که حتی نمی تواند عقایدش را به زبان خودش بیان کند،مردی که حضور تن نحیفش را اربابان قدرت نمی توانند تحمل کنن.

جناب حجاریان عزیز به شما التماس می کنم،تن به اعتراف های اجباری دهید،والله هیچ یک از ما باور نخواهیم کرد که اعترافات شما در شرایط مطلوب بیان شده،همه ی ما نسل سومی ها می دانیم که آقا سعیدی که امنیت این مملکت مدیون اوست،اهل ساخت و پاخت با بیگانگان نبوده و نخواهد بود؛آقای حجاریان وجود شما برای اصلاحات و نسل من نعمتی بس بزرگ است،شما را به خدا به اعتراف های همراه به زور شکنجه تن دهید و جسم نحیف خود را برای ما به ارمغان بیاورید؛باور کنید ما حالا حالاها به شما نیاز داریم.آقای حجاریان در این مدت نشد روزی رو شب کنم و تصویری از شکنجه ی شما در زندان در جلوی چشمانم نقش نبندد،چه از جان شما می خواهند؟مگر نه اینکه ادعای پیروی از مردی را دارند که حتی در عطوفت به قاتلش فرزندانش را سفارش فرمود؟اما نه،شما برای آنها از قاتل هم بدترید چرا که بر تئوری خفقان و تحجر تاخته اید،و اینان که تحجر را پرستش می کنند شما را قاتل تحجرگرایی و سلطه طلبی و در یک کلام خدایگان خود می دانند!

ادامه مطلب ...