بسم الله الرحمن الرحیم
رئیس جمهور منتخب و محبوب ملت ایران، جناب آقای مهندس موسوی
با عرض سلام و ارادت
مدتیست در پی فرصتی بودیم تا در فضایی آرام تر و عقلانی تر عرض ادبی داشته باشیم و پیروزی قاطع شما را چه در عرصه انتخابات ریاست جمهوری، چه در عرصه دفاع از حقوق مردم و چه در عرصه افشای ماهیت زشت استبداد موجود بر کشور تبریک بگوییم.
ما فرزندان آقای بهزاد نبوی مفتخریم که پدرمان توسط دولت کودتا و به جرم دفاع از رأی مردم بیش از یک ماه است در زندان انفرادی بسر میبرد. در حقیقت جریان کودتاچی مدتها به دنبال انتقام گیری از جریانی بود که پس از دوم خرداد و به ویژه در مجلس ششم سعی در افشای برنامه اقتدار گرایان جهت هدم جمهوریت نظام و تبدیل جمهوری اسلامی به حکومت به اصطلاح اسلامی داشت. استعفای نمایندگان مجلس ششم و تحصن افتخار آمیز آنان در خانه ملت تنها گوشهای از تلاش ایشان در جهت تنویر افکار عمومی در مورد انحرافی بود که در خط اصیل امام و انقلاب در حال شکل گیری بود. ولی متاسفانه باید اعتراف کنیم که ما در میزان عطش اقتدارگرایان به قدرت و عدم پایبندی آنها به ابتداییترین اصول انسانی، اخلاقی و اسلامی فهم درستی نداشتیم. باور نداشتیم که در روز روشن مردم را به گلوله ببندند و بی شرمانه ادعا کنند که مردم با سلاحهای اهدایی آمریکا و اسرائیل کشته میشوند. باور نداشتیم که این گبلزهای وطنی، در لباس نظامی و روحانی و رئیس دولت و امام جمعه، هیچ حد و مرزی برای دروغ گفتن جهت حفظ قدرت نا مشروع خود قائل نباشند.
از شما میخواهند که در چارچوب قانون و از طریق شورای نگهبان مطالبات خود را پیگیری کنید. سوال ما این است که چرا هنگام تصویب قانون مطبوعات در مجلس ششم نگذاشتند که روند قانونی طی شود؟ مگر شورای نگهبان نمیتوانست آن طرح را هم مانند تمامی طرحهای سیاسی مجلس ششم رد کند؟ ما میپرسیم مگر نمیشد مطبوعات اصلاح طلب توسط شاکیان همیشگی و طی روند قانونی بسته شوند؟ چه شد که ۱۲ روزنامه در یک روز بطور فله ای توقیف شد؟ نتیجه پرونده قتلهای زنجیرهای و کوی دانشگاه در چارچوب قانونی چه بود؟ بالاخره آن ریش تراش کذایی پیدا شد؟ چرا در حکومت عدل علی پس از ۱۰ سال از شکایت آقای تاجزاده از آقای جنتی هیچ اقدامی صورت نگرفت، جز اینکه شاکی یک ماه است در انفرادی بسر میبرد و متهم کماکان بی هیچ واهمهای مشغول اتهام زنیست. آیا اینکه پدر ما و فرزندان خدوم این ملت بیش از یک ماه است که در سلول انفرادی بسر میبرند قانونیست؟ آیا اینکه نمیگذارند حتی یک دقیقه با خانوادهشان مکالمه تلفنی داشته باشند قانونیست؟ اینکه اجازه نمیدهند قرصهایی را که آقای نبوی پس از عمل جراحی قلب باید به طور مرتب استفاده کنند را به ایشان برسانیم قانونی و طبق اصول اسلامیست؟ البته از جماعتی که ایشان را ۴ سال پیش و تنها چند ماه پس از جراحی قلب باز در قم به قصد کشت کتک زدند انتظار دیگری نیست. این ناجوانمردان از سعید حجاریان، این جانباز اصلاحات چه میخواهند؟ البته که در قاموس اینان امثال حجاریان بر هم زننده امنیت ملی و امثال سعید عسگر تثبیت کننده امنیت ملی هستند. و شاهدیم که چگونه سعید عسگرها را رها کرده اند تا نداها و سهرابها را قربانی قدرت نا مشروع خود کنند.
عجبا که در این روزگار غریب شعار "مرگ بر روسیه" و "مرگ بر چین" نیز در رسانه به اصطلاح ملی سانسور میشود. تا جایی که ما به خاطر داریم شعار مرگ بر شوروی از شعرهای ثابت زمان امام بود. آیا مشکل ما در آن زمان با اقمار شوروی سابق بود یا با هسته اصلی آن، یعنی روسیه غاصب جنایتکار که عظیمترین تجاوزات را در طول تاریخ به تمامیت ارضی کشور ما کرده و میکند؟ چه شد که شعار "نه شرقی، نه غربی" تبدیل به سیاست نگاه به شرق یا به بیان صریح تر باج دادن به شرق شد؟
جناب آقای موسوی! ما به نوبه خود از شما و عزیزانمان آقایان خاتمی و کروبی میخواهیم که لحظهای برای احقاق حقوق ملت و احیای خط راستین امام و انقلاب دست از مبارزه بر ندارید. نکند لحظهای به خاطر نگرانی از وضعیت پدر ما و سایر زندانیان در پیگیری مطالبات مردم تردید به خود راه دهید. این جماعت نه دین دارند و نه آزاده اند. بی تردید شهادت پدران و برادران ما در راه نیل به استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بسیار گواراست. آنچه تلخ و غیر قابل تحمل است نهادینه شدن استبداد در کشور، پایمال شدن خون شهدای انقلاب، دفاع مقدس و جنبش سبز و بلا موضوع شدن رای مردم است.
ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین
با ارادت بسیار
یاسر و میثم نبوی
۳۰ تیر ۱۳۸۸
رئیس جمهور منتخب و محبوب ملت ایران، جناب آقای مهندس موسوی
با عرض سلام و ارادت
مدتیست در پی فرصتی بودیم تا در فضایی آرام تر و عقلانی تر عرض ادبی داشته باشیم و پیروزی قاطع شما را چه در عرصه انتخابات ریاست جمهوری، چه در عرصه دفاع از حقوق مردم و چه در عرصه افشای ماهیت زشت استبداد موجود بر کشور تبریک بگوییم.
ما فرزندان آقای بهزاد نبوی مفتخریم که پدرمان توسط دولت کودتا و به جرم دفاع از رأی مردم بیش از یک ماه است در زندان انفرادی بسر میبرد. در حقیقت جریان کودتاچی مدتها به دنبال انتقام گیری از جریانی بود که پس از دوم خرداد و به ویژه در مجلس ششم سعی در افشای برنامه اقتدار گرایان جهت هدم جمهوریت نظام و تبدیل جمهوری اسلامی به حکومت به اصطلاح اسلامی داشت. استعفای نمایندگان مجلس ششم و تحصن افتخار آمیز آنان در خانه ملت تنها گوشهای از تلاش ایشان در جهت تنویر افکار عمومی در مورد انحرافی بود که در خط اصیل امام و انقلاب در حال شکل گیری بود. ولی متاسفانه باید اعتراف کنیم که ما در میزان عطش اقتدارگرایان به قدرت و عدم پایبندی آنها به ابتداییترین اصول انسانی، اخلاقی و اسلامی فهم درستی نداشتیم. باور نداشتیم که در روز روشن مردم را به گلوله ببندند و بی شرمانه ادعا کنند که مردم با سلاحهای اهدایی آمریکا و اسرائیل کشته میشوند. باور نداشتیم که این گبلزهای وطنی، در لباس نظامی و روحانی و رئیس دولت و امام جمعه، هیچ حد و مرزی برای دروغ گفتن جهت حفظ قدرت نا مشروع خود قائل نباشند.
از شما میخواهند که در چارچوب قانون و از طریق شورای نگهبان مطالبات خود را پیگیری کنید. سوال ما این است که چرا هنگام تصویب قانون مطبوعات در مجلس ششم نگذاشتند که روند قانونی طی شود؟ مگر شورای نگهبان نمیتوانست آن طرح را هم مانند تمامی طرحهای سیاسی مجلس ششم رد کند؟ ما میپرسیم مگر نمیشد مطبوعات اصلاح طلب توسط شاکیان همیشگی و طی روند قانونی بسته شوند؟ چه شد که ۱۲ روزنامه در یک روز بطور فله ای توقیف شد؟ نتیجه پرونده قتلهای زنجیرهای و کوی دانشگاه در چارچوب قانونی چه بود؟ بالاخره آن ریش تراش کذایی پیدا شد؟ چرا در حکومت عدل علی پس از ۱۰ سال از شکایت آقای تاجزاده از آقای جنتی هیچ اقدامی صورت نگرفت، جز اینکه شاکی یک ماه است در انفرادی بسر میبرد و متهم کماکان بی هیچ واهمهای مشغول اتهام زنیست. آیا اینکه پدر ما و فرزندان خدوم این ملت بیش از یک ماه است که در سلول انفرادی بسر میبرند قانونیست؟ آیا اینکه نمیگذارند حتی یک دقیقه با خانوادهشان مکالمه تلفنی داشته باشند قانونیست؟ اینکه اجازه نمیدهند قرصهایی را که آقای نبوی پس از عمل جراحی قلب باید به طور مرتب استفاده کنند را به ایشان برسانیم قانونی و طبق اصول اسلامیست؟ البته از جماعتی که ایشان را ۴ سال پیش و تنها چند ماه پس از جراحی قلب باز در قم به قصد کشت کتک زدند انتظار دیگری نیست. این ناجوانمردان از سعید حجاریان، این جانباز اصلاحات چه میخواهند؟ البته که در قاموس اینان امثال حجاریان بر هم زننده امنیت ملی و امثال سعید عسگر تثبیت کننده امنیت ملی هستند. و شاهدیم که چگونه سعید عسگرها را رها کرده اند تا نداها و سهرابها را قربانی قدرت نا مشروع خود کنند.
عجبا که در این روزگار غریب شعار "مرگ بر روسیه" و "مرگ بر چین" نیز در رسانه به اصطلاح ملی سانسور میشود. تا جایی که ما به خاطر داریم شعار مرگ بر شوروی از شعرهای ثابت زمان امام بود. آیا مشکل ما در آن زمان با اقمار شوروی سابق بود یا با هسته اصلی آن، یعنی روسیه غاصب جنایتکار که عظیمترین تجاوزات را در طول تاریخ به تمامیت ارضی کشور ما کرده و میکند؟ چه شد که شعار "نه شرقی، نه غربی" تبدیل به سیاست نگاه به شرق یا به بیان صریح تر باج دادن به شرق شد؟
جناب آقای موسوی! ما به نوبه خود از شما و عزیزانمان آقایان خاتمی و کروبی میخواهیم که لحظهای برای احقاق حقوق ملت و احیای خط راستین امام و انقلاب دست از مبارزه بر ندارید. نکند لحظهای به خاطر نگرانی از وضعیت پدر ما و سایر زندانیان در پیگیری مطالبات مردم تردید به خود راه دهید. این جماعت نه دین دارند و نه آزاده اند. بی تردید شهادت پدران و برادران ما در راه نیل به استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بسیار گواراست. آنچه تلخ و غیر قابل تحمل است نهادینه شدن استبداد در کشور، پایمال شدن خون شهدای انقلاب، دفاع مقدس و جنبش سبز و بلا موضوع شدن رای مردم است.
ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین
با ارادت بسیار
یاسر و میثم نبوی
۳۰ تیر ۱۳۸۸
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
6 comments:
درود بر فرزندان چریک پیر
درود بر بهزاد نبوی ها ، درود بر تاجزاده ها، درود بر ابطحی ها و درود بر همه ی اسیران راه آزادی
یاسر و میثم عزیز من روزی را می بینم که همین آقایان جنتی و سعید عسگر در یک دادگاه عادل و در مقابل دیدگان ملت محاکمه می شوند
اندکی صبر ! سحر نزدیک است
بخوان با ما سرود فتح فردا...که فردا می رسد با پرچم ما...الیس الصبح بقریب
اخی
نازی
چه مظلوم !
پسر آقای بهزاد نبوی یادشون رفته که با بی ام وه ضد گلوله ی مجلس مشغول انجام کارای خلاف بودن که دستگیر شدن ؟ یا یادشون رفته که پدر و مادر آقای بهزاد نبوی بهائی هستن ؟ یا یادشون رفته که پدرشون چه رانتخواری هائی کرده بودو چقدر پول نفت و تو جیب خودش و فرزنداش و برخی مسئولین اون زمان ریخته ؟
آره خب !
وقتی که فرزندای نبوی توی پول وول میخورن و پول خوردشون ایران چک هستش بایدم ازین اراجیف ها زیاد بگن
به قرآن اعدام کمترین حکمی هستش که باید برای بهزاد نبوی و امثالهم اجرا بشه .
از سلامت بهزاد نبوی و خانواده اش این بس که همین به زعم شما آقازاده ها را نگذاشت از حق قانونیشون که سهمیه کنکور آزادگان به دلیل زندانی بودن پدرشان در دوران پهلوی را استفاده کنند و وارد دانشگاه شوند. همین بس که با همه تلاش پرونده سازان در دوران اصلاحات اینقدر سالم زندگی کرده اند که هیچگاه در هیچ دادگاهی متهم به فساد مالی نشده اند. همین بس که با درایت و آزادگی حتی از حق قانونی خود در دوران نمایندگی مجلس چشمپوشی کرده و حواله خرید خودروی با سوبسید را که به همه نمایندگان در تمام دوران ها اهداء می شده، دریافت نکرد. همین بس که از جنس مردم اند و با همه نکرانی های امنیتی موجود بس از ترور حجاریان حاضر نشد که محافظ برای خود و خانواده اش در اختیار داشته باشد. همین بس که با تمام لیاقت و توانایی های مدیرییتیش که بواسطه آنها می توانست در هر حرفه ای موفق باشد و برای فرزندانش بی ام و تخیلی شما را تهیه نماید، با آگاهی از خطر پیش رو، راه تحقق آرمانهایش را برگزید تا کودتاچیان امروز را رسوا کند و اجازه ندهد خون شهدا انقلاب و یارانش چون رجایی با بی خردی و تمامیت خواهی عده ای سودجو تباه شود. و آخر اینکه کاش ذره ای شرف داشتید که اگر داشتید امروز بهزاد در زندان نبود و به جای شکنجه کردنش از زحماتش در راه استیفای حقوق مردم و خدمت به بهروزی ایران و ایرانی تشکر می کردید.
دوست عزیز ناشناس:
با تشکر از محبتی که به ما و خانواده ما ابراز کردی. ظاهراً شما به غیر از سایت افشا و نشریه لثارات به منبع خبری دیگری دسترسی نداشته اید، چون حتی کیهان هم چنین ادعاهایی ندارد. اول اینکه دوست عزیز، بدان که ما واقعا هیچ ابایی از شنیدن نقدها و بعضا تهمتها نداریم و مایلیم در یک فضای باز و محترمانه به تبادل نظر بپردازیم و شما را از حقیقت آگاه کنیم.
متاسفانه در کشور ما کسانی از دین دم میزنند که کوچکترین پایبندی به اصول دینی، اخلاقی و حتی انسانی ندارند. اگر ما همیشه به یاد داشته باشیم که برای اظهار نظرات خود در قیامت پاسخگو هستیم شاید به این راحتی تهمت نمیزنیم. بسیاری از انتقادات ما به جریان اصولگرا، روزنامه کیهان و آقای احمدینژاد هم همین است که ما مسلمانیم و نمیتوانیم به راحتی آبروی مؤمن را بریزیم ولو اینکه به خیال خود در حال خدمت به نظام و اسلام باشیم.
و اما پاسخ شبهات شما:
۱. هیچ کدام از فرزندان آقای نبوی، حتی برای یک لحظه، از هیچ اتومبیل متعلق به مجلس (چه بیام و چه هیچ وسیله دیگر)، هیچگونه استفادهای نکرده اند. این خبر دروغ اگر به یاد داشته باشم در نشریه جبهه منتشر شده بود. شما مطمئن باشید اگر چنین چیزی حقیقت داشت، روزنامه کیهان و سایر رسانههای شما گوش فلک را کر کرده بودند. اگر هم مدرکی دارید برای سایت ارسال کنید، من شخصاً از دوستان تقاضا میکنم که آن را روی صفحه اول سایت قرار دهند.
۲. پدر و مادر آقای نبوی در قید حیات نیستند و به شما توصیهٔ میکنم اقلاً در مورد رفتگان با احتیاط صحبت کنید. چون دسترسی به ایشان ندارید و طلب حلالیت ناممکن است. در ضمن جهت اطلاع شما، والدین آقای نبوی مسلمان زاده بوده و همیشه مسلمان بوده اند. جد آقای نبوی هم مرحوم ملاّ هادی سبزواری هستند. پدر ایشان، همانگونه که آقای نبوی هم در مصاحبههای متعدد عنوان کرده اند، متاسفانه به ضدیت با انقلاب روی آوردند و در اوایل انقلاب کشور را ترک کرده به فرانسه رفتند و همانجا هم از دنیا رفتند. به دلیل ضدیت ایشان با انقلاب، آقای نبوی و مادر ایشان با پدرشان قطع رابطه کردند و فرزندان آقای نبوی هیچگاه پدربزرگ خود را به همین دلیل نه دیدند نه کلامی با ایشان صحبت کردند.
۳. شما اگر فکر میکنید که آقای نبوی ثروت بسیار دارند، کافیست به منزل ایشان در سعادت آباد مراجعه بکنید و وضعیت زندگی ایشان را ببینید. شایان ذکر است آن زمانی که آقای نبوی در سال ۱۳۶۲ به این منزل منتقل شدند، سعادت آباد، منطقهای بیابانی و تقریبا خارج از شهر بود. حتی خیابانها در آن زمان خاکی بودند. اگر هم میخواهید ببینید ایشان چگونه در بین مردم رفت و آمد میکردند، کافیست از اهالی محل بپرسید. یک لینک ویدئو هم در پایین این مطلب قرار میدهم که یک دوست وبلاگ نویس مخفیانه از ایشان در حال تردد در خیابان انقلاب گرفته است. در ضمن شما عنایت کنید که در این مثلا دادگاهی که دیروز برگزار شده است، جرم ایشان فساد مالی نیست بلکه حمایت از تشکیل جبهه ضد استبداد است!
۴. دوست عزیز، این درد تاریخی ماست که برای اثبات خود، به جای نقد فکر طرف مقابل، او را به گفتن اراجیف متهم میکنیم و میخواهیم ریشهاش را بخشکانیم. ما هنوز خیلی باید روی فرهنگ خود کار کنیم و بیشتر به تعالیم دینی خود توجه کنیم. در مورد اعدام آقای نبوی هم بدانید که آرزوی قلبی کسانیست که این تهمتها را در ذهن شما فرو کرده اند. ایشان از ۵۰ سال پیش، یعنی از قبل از به دنیا آمدن آقای احمدینژاد و در سن ۱۷ سالگی به مبارزه با رژیم شاه پرداخت، ۷ سال زندان کشید، شکنجه شد تا بالاخره این انقلاب به ثمر رسید و اکنون هم چیزی برای از دست دادن ندارد. زر و زور و قدرت دنیا فریبتان ندهد. عمر خیلی کوتاه و دست خداست و دنیا به کسی وفا نکرده است. بترسید از لحظهای که قدرت زندان و سرنیزه شما را بفریبد. اگر باز هم شبههای داشتید برای سایت ارسال کنید. سعی میکنیم در حد امکان پاسخ سوالات شما را بدهیم.
و السّلام علی من اتبع الهدی
یاسر و میثم نبوی
لینک ویدئو آقای نبوی در خیابان انقلاب:
http://video.google.com/videoplay?docid=14802562960486619&ei=ew52Su_GB4GiqAKyioHLCQ&q=%DA%86%D8%B1%DB%8C%DA%A9+%D9%BE%DB%8C%D8%B1
آفرین بر فهم و ادبتان به راستی که پسران ان صالح اید.
ارسال یک نظر