1-بسیاری معتقداند انقلاب ایران یک انقلاب نا تمام است . به عبارتی این انقلاب نتوانست آرمان ها و شعارهایش را در قانون اساس اش محقق کند. بهزاد نبوی از انقلابیون بود که برای تمام کردن انقلاب، اصلاح طلب شد. عطش سیری ناپذیر او به آزادی، استقلال، جهموری اسلامی در دروان پیری اش، هر ناظری را وادار می کرد که به این باور برسد که گویی او قرار است یکصد سال دیگر زنده بماند. استواریش بر دفاع از حقوق ملت ،هر محقق منصفی در تاریخ آیندة کشور را مجبور خواهد کرد که او را نادیده نگیرد .
بنابراین او به درازای تاریخ آیندة این سرزمین زنده خواهد ماند. نبوی سیاستمداری واقع گرا و اخلاق محور است . هر چند اعتقادش به آزادی و استقلال و حقوق ملّت «اظهر من الشمس» است، اما او هیچ گاه فراتر از ظرفیت عرصة سیاسی جامعه حرکت نمی کرد و به همین دلیل همیشه خود و سازمان متبوعش از طرف دو دسته مورد شماتت قرار می گرفتند . بهزاد را باید لنگرگاه اصلاح طلبی ایرانی در عصر حاضر دانست . از سویی یک ناظر بیرونی منصف در مقایسه رفتار سیاسی نبوی با دیگران با قاطعیت به این مهم خواهد رسید که سیاست ورزی وی یک سیاست ورزی نتیجة محور و سود انگارانه برای خودش نبوده است. زیرا او می توانست با کمی جاخالی دادن به بزرگتر از آن چیزی برسد که خیلی از مدعیان اصول گرایی دنبال آنند (قدرت ). اما آنگاه او دیگر«بهزاد نبوی» نبود .
2-هر میهنی گذشته ای دارد که برای او قابل احترام است. چه گذشته اسطوره ای و چه گذشته واقعی. برای ما ایرانیان رستم، آرش کمانگیر، کورش، فردوسی، حافظ، امیر کبیر، مصدق و صدها نام، شخص، مکان و ... قابل احترام است . انسان هر گاه به مطالعه تاریخ می پردازد خود را با گروه حق طلب و حامی انسانیت و آزادیخواه همراه می بیند. مخصوصاً آنگاه که این تاریخ، تاریخ میهن او باشد. در تاریخ صد ساله اخیر ما ایرانیان جبهه بندی های استبداد –آزادیخواهی در مقابل هم واضح ترین جبهه بندیها بوده است، مشروطه خواهی- استبداد طلبی، جبهة ملی- استبداد، انقلاب اسلامی –استبداد و اخیراً جبهة ملی سبز- جریان کودتا . اگر امروز جریان استبداد طلب با تکوین مبانی و عملکرد خود به این روزگار رسیده است. جبهه ملی سبز نیز با تجربه ای بزرگ و مردانی سترگ در این نبرد استمرار خواهد یافت. بی شک یکی از بزرگ مردان این عرصة ، مهندس نبوی است که افتخار دو بار حضور در جبهه ملت و حضور در زندان حاکمیت استبداد را داراست از سوئی حضور مقتدرانة او در بخش انتخابی حاکمیت دوگانه نیز شاهدی است بر این که او همیشه حامی حقوق ملت و جمهوریت بوده است. مگر دلیل بازداشت او بلافاصله پس از اعلام نتیجه، غیر از این است .
3- اما نامه فرزندان خلف بهزاد (میثم و یاسر نبوی ) به میر حسین نیز امروز نُقل محافل سیاسی ایران شده است.. آنان نیز در نگارش نامه به میر حسین موسوی - بزرگ رهبر جنبش ملی سبز- منفعت شخصی و احساسات را کنار گذاشته اند و از او درخواست کرده اند دفاع از حق ملت بر هر چیز از جمله استمرار بازداشت پدر پیرشان برایشان مهمتر است. یاسر و میثم و سایر فرزندان بازداشت شدگان بدانند که همة پدران ایرانی حامی جنبش ملی سبز آنان را فرزندان خود می دانند، از آن مهمتر بدانند «که می دانند » بهزاد فرزندان فکری زیادی در ایران اسلامی دارد که سوای دین ، مذهب، نژاد، زبان، قومیت همگی خواهران و برادران یاسر و میثم و زینب حجاریان و فرزندان تاج زاده و رمضان زاده و امین زاده و عرب سرخی و میر دامادی و همة شیرانِ در بنداند.
بنابراین او به درازای تاریخ آیندة این سرزمین زنده خواهد ماند. نبوی سیاستمداری واقع گرا و اخلاق محور است . هر چند اعتقادش به آزادی و استقلال و حقوق ملّت «اظهر من الشمس» است، اما او هیچ گاه فراتر از ظرفیت عرصة سیاسی جامعه حرکت نمی کرد و به همین دلیل همیشه خود و سازمان متبوعش از طرف دو دسته مورد شماتت قرار می گرفتند . بهزاد را باید لنگرگاه اصلاح طلبی ایرانی در عصر حاضر دانست . از سویی یک ناظر بیرونی منصف در مقایسه رفتار سیاسی نبوی با دیگران با قاطعیت به این مهم خواهد رسید که سیاست ورزی وی یک سیاست ورزی نتیجة محور و سود انگارانه برای خودش نبوده است. زیرا او می توانست با کمی جاخالی دادن به بزرگتر از آن چیزی برسد که خیلی از مدعیان اصول گرایی دنبال آنند (قدرت ). اما آنگاه او دیگر«بهزاد نبوی» نبود .
2-هر میهنی گذشته ای دارد که برای او قابل احترام است. چه گذشته اسطوره ای و چه گذشته واقعی. برای ما ایرانیان رستم، آرش کمانگیر، کورش، فردوسی، حافظ، امیر کبیر، مصدق و صدها نام، شخص، مکان و ... قابل احترام است . انسان هر گاه به مطالعه تاریخ می پردازد خود را با گروه حق طلب و حامی انسانیت و آزادیخواه همراه می بیند. مخصوصاً آنگاه که این تاریخ، تاریخ میهن او باشد. در تاریخ صد ساله اخیر ما ایرانیان جبهه بندی های استبداد –آزادیخواهی در مقابل هم واضح ترین جبهه بندیها بوده است، مشروطه خواهی- استبداد طلبی، جبهة ملی- استبداد، انقلاب اسلامی –استبداد و اخیراً جبهة ملی سبز- جریان کودتا . اگر امروز جریان استبداد طلب با تکوین مبانی و عملکرد خود به این روزگار رسیده است. جبهه ملی سبز نیز با تجربه ای بزرگ و مردانی سترگ در این نبرد استمرار خواهد یافت. بی شک یکی از بزرگ مردان این عرصة ، مهندس نبوی است که افتخار دو بار حضور در جبهه ملت و حضور در زندان حاکمیت استبداد را داراست از سوئی حضور مقتدرانة او در بخش انتخابی حاکمیت دوگانه نیز شاهدی است بر این که او همیشه حامی حقوق ملت و جمهوریت بوده است. مگر دلیل بازداشت او بلافاصله پس از اعلام نتیجه، غیر از این است .
3- اما نامه فرزندان خلف بهزاد (میثم و یاسر نبوی ) به میر حسین نیز امروز نُقل محافل سیاسی ایران شده است.. آنان نیز در نگارش نامه به میر حسین موسوی - بزرگ رهبر جنبش ملی سبز- منفعت شخصی و احساسات را کنار گذاشته اند و از او درخواست کرده اند دفاع از حق ملت بر هر چیز از جمله استمرار بازداشت پدر پیرشان برایشان مهمتر است. یاسر و میثم و سایر فرزندان بازداشت شدگان بدانند که همة پدران ایرانی حامی جنبش ملی سبز آنان را فرزندان خود می دانند، از آن مهمتر بدانند «که می دانند » بهزاد فرزندان فکری زیادی در ایران اسلامی دارد که سوای دین ، مذهب، نژاد، زبان، قومیت همگی خواهران و برادران یاسر و میثم و زینب حجاریان و فرزندان تاج زاده و رمضان زاده و امین زاده و عرب سرخی و میر دامادی و همة شیرانِ در بنداند.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 comments:
ارسال یک نظر