شعر عطاءالله مهاجرانی برای محمدرضا جلایی‌پور



تلاوت آیات...

شما هم لابد مثل من هر دوستی یا آشنایی را با تصویری به یاد می‌آورید...من همیشه محمدرضا جلایی‌پور را با آوای سبز پرلطف ابریشمین تلاوت قرآنش به یاد می‌آورم...می‌دانم که او می‌تواند تا دمیدن سپیده هر شب سنگینی را تاب بیاورد...در آستانه ماه رمضان به یاد او بودم. تصویری در برابرم جان گرفت، تلخ و هراس آور و نوای تلاوت او در ذهنم درخشید

*************

بر نطع خون نشستند
گزمه و داروغه ودروج
لعابی از قی بر چشم
و زردابی چسبنده بر لب
تیغی کند و کج در دست...
*
با طراوت آوای سبز
تو چه می‌کنند؟

0 comments:

ارسال یک نظر